شعر در مورد یمن
شعر در مورد یمن
شعر در مورد یمن,شعر در مورد یمن,شعر میثم مطیعی در مورد یمن,شعری در مورد یمن,شعر در مورد مردم یمن,شعر مطیعی در مورد یمن,شعر در مورد کودکان یمن,شعر جدید در مورد یمن,شعر در مورد جنگ یمن,شعر در مورد مردم مظلوم یمن,شعر درباره یمن,شعر میثم مطیعی درمورد یمن,اهنگ میثم مطیعی در مورد یمن,دانلود آهنگ میثم مطیعی درباره یمن,اهنگ میثم مطیعی درباره یمن,شعر جدید میثم مطیعی در مورد یمن,آهنگ میثم مطیعی در باره یمن,دانلود آهنگ میثم مطیعی در مورد یمن,آهنگ جدید میثم مطیعی در مورد یمن,شعر میثم مطیعی درباره یمن,دانلود شعر جدید میثم مطیعی در مورد یمن,شعر درباره مردم یمن,آهنگ جدید در مورد یمن,آهنگ جدید حامد زمانی در مورد یمن,شعر در وصف یمن,شعر در وصف مردم یمن,شعر یمنی,شعر یمنی,شعر عربی برای یمن,شعر در مورد یمن,شعر میثم مطیعی در مورد یمن,شعری در مورد یمن,شعر در مورد مردم یمن,شعر مطیعی در مورد یمن,شعر در مورد کودکان یمن,شعر جدید در مورد یمن,شعر در مورد جنگ یمن,شعر در مورد مردم مظلوم یمن,معنی شعر گر در یمنی
در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد یمن برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید
غمت مباد که چون شد، سرت سلامت شیخ!
رسیده است کنون، فصل استقامت شیخ!
به پاست در همه جا بیرق قیامت شیخ!
رسیده است به گوش جهان پیامت شیخ!
شعر در مورد یمن
برای کشتن تو هم قسم شدند سگان
و در مقابل ابلیس خم شدند سگان
به گوش باش که بانگ یمن شنیدنی است
که ناله های اویس قرن شنیدنی است
شعر در مورد یمن
صدای شیون هر پیرزن شنیدنی است
مراثی اش به تن بی کفن شنیدنی است
به پاست هلهلهی جمع شامیان اینجا!
چه میکنند خدایا! حرامیان اینجا!؟
شعر میثم مطیعی در مورد یمن
چه لالهها که دمیدند بین آتش و خون
به خون خویش تپیدند بین آتش و خون
دل از زمانه بریدند بین آتش و خون
و تا ستاره رسیدند بین آتش و خون
شعری در مورد یمن
کنون دل همهی بچه شیعهها خون است
به جای آب زلال شریعهها، خون است
به نام نامی حق بود ریخت از تن، ترس
نداشت هیچ کسی از به جنگ رفتن، ترس
شعر در مورد مردم یمن
چنان که نیست از آن در دل تهمتن، ترس
همیشه بانگ رجزهای ماست، دشمن ترس:
حدود گفتنش از هر کلام بیرون است
که ذوالفقار علی از نیام بیرون است
شعر مطیعی در مورد یمن
به شور آمده «لشگر»، علی علی گویان
هزار مالک اشتر، علی علی گویان
به نام نامی حیدر، علی علی گویان
گشوده شد در خیبر، علی علی گویان
شعر در مورد کودکان یمن
غمت مباد که چون شد، برادر یمنی!
دلت هر آینه خون شد، برادر یمنی!
نوید داده به ما سید یمانی ما
میآید از شب هجران به میهمانی ما
شعر جدید در مورد یمن
خوشا که میشکند بغض جمکرانی ما
ظهور میکند آن یار بی نشانی ما
غمت مباد که کاشانهها در آتش سوخت
پر پریدن پروانهها در آتش سوخت
شعر در مورد جنگ یمن
بیتالحرام مانده به دست حرامیان
دیگر نمانده حرمت احرام در میان
تصویر دین ز سیرۀ این تیره، تار شد
بیداری از مهارت شیطان مهار شد
شعر در مورد مردم مظلوم یمن
قومی که رمیشان به هبا و هدر گذشت
قومی که سعیشان به صفا و سفر گذشت
بیتوتهکردگان حریم بت زمان
اینک ملقّباند به بیتالحرامیان
شعر درباره یمن
یک چند چون شرارهای از دودمان دود
اینان عروسکاند به شببازی یهود
اینان زبانه بر سر طغیان آتشاند
شور شرارت است اگر شعله میکشند
شعر میثم مطیعی درمورد یمن
اینان سگ شکارچی کدخدا شدند
با گرگها رفیق و ز چوپان جدا شدند
آن کدخدا که لاف ز تحریم میزند
هردم به ساز سازش و تسلیم میزند
اهنگ میثم مطیعی در مورد یمن
با کدخدا بگو که ببندد شریعه را
از کربلا هنوز بلاییست شیعه را
ما را شریعتیست که با خون عجین شدهست
تا این شریعت است، ببندد شریعه را
دانلود آهنگ میثم مطیعی درباره یمن
ما طالع سپیدۀ صبحیم، میدمد
گیرم دمی به شب بکشید این طلیعه را
قهر تو برکتیست که در هیچ مهر نیست
لطفی کن و مگیر ز ما این ودیعه را
اهنگ میثم مطیعی درباره یمن
باید جهاز فتنۀشان از حجاز بست
این مفتیان مفتخور منفعتپرست
پایان دهیم قائلۀ این قبیله را
آتش شویم پایۀ تزویر و حیله را
شعر جدید میثم مطیعی در مورد یمن
تزویرشان به یُمن یمن آشکار باد
اسب زمامداریشان بی سوار باد
طغیان این شرارۀ آتش نشاندنیست
خاکستری عقیم از این شعله ماندنیست
آهنگ میثم مطیعی در باره یمن
بگذار و بگذر این همه گفتوشنود را
کی میکَنیم ریشۀ آل سعود را؟
یارب، به حقّ ناقۀ صالح عذاب کن
نسل به جای ماندۀ قوم ثمود را
دانلود آهنگ میثم مطیعی در مورد یمن
افتاده دست ابرههها خانۀ خدا
سجّیل کو که سر شکند این جنود را؟
چیزی به غیر وهن ندارد نمازشان
باید شکست بر سر آنها عمود را
آهنگ جدید میثم مطیعی در مورد یمن
ای واجبالوجود، ز لوث وجودشان
کی پاک میکنی همه مُلک وجود را؟
انکار میکنند هرآنچه که بوده را
اصرار میکنند هر آنچه نبود را
شعر میثم مطیعی درباره یمن
جدّه، یمن، مدینه، غدیر، از قدیمها
این قوم میخرند تمام شهود را
در آن زمین که نام علی گل نمیکُند
هرگز مجوی مدفن یاس کبود را
دانلود شعر جدید میثم مطیعی در مورد یمن
کو وارث کسی که درِ قلعه کنده است
تا بشکند دوباره غرور یهود را؟
اسپند روز آمدنش کور میکند
یک صبح جمعه چشم بخیل و حسود را
شعر درباره مردم یمن
لب اگر باز کنم سرّ مگو می ریزد
می روم گریه کنم چشم فرو می ریزد
چند وقت است می و ساقی و ساغر همه اوست
دست من باده نمی ریزد، او می ریزد
آهنگ جدید در مورد یمن
چند ماه است که در راه گلویم خار است
چشم من بغض دلش را به گلو می ریزد
جوی ها در همه جا روی به دریا دارند
این چه دریاست که یک باره به جو می ریزد
آهنگ جدید حامد زمانی در مورد یمن
بی خبر از نفس سوخته حالان مگذر
خاصه صبحی که سبو پشت سبو می ریزد
این قدر پشت سر سوختگان حرف مزن
من اگر ها کنم از آینه هو می ریزد
هر طرف می نگری داغ اویس قرن است
خون طفلان یمن از همه سو می ریزد
شعر در وصف یمن
چه محشری است که آل ریا بهپا کرده است
مگر که رو به بتی تازه اقتدا کرده است
تو را که نوری و قرآن ناطقی این بار
به استناد کدام آیهای رها کرده است
شعر در وصف مردم یمن
قسم به سرخی خون عقیقهای یمن
که درد، دِین خودش را به عشق ادا کرده است
بکش کسای یمانی به روی دوش و بیا
که باز آل کسا را یمن صدا کرده است
شعر یمنی
خبر دهید به خورشید در شب ظلمت
دلم به شیوۀ پروانه جان فدا کرده است
چه باک از آتش نمرودیان که شعلۀ آن
از این که عشق بسوزد در آن اِبا کرده است
شعر یمنی
تو ذوالفقار به دستی بیا که هر مظلوم
به روی وعدۀ حقّت حساب وا کرده است
شعر عربی برای یمن
از جنگ خستهام ولی امروز، باید که از یمن بسرایم
باید به رسم تعزیت صلح، از جنگ نفت و تن بسرایم
در عصر غزه، عصر ویتنام، قرن عراق و سوریه و شام
سخت است تا به یاد قد دوست از سبزه و چمن بسرایم
شعر در مورد یمن
ننگ است در هبوط دو دلها، در ازدحام سرد نوبلها
از آهوی ختن بنویسم، از بادۀ کهن بسرایم
از این همه دروغ ملولم، از علم، از حقوق بشر، حیف…
ای کاش یک قصیدۀ پر درد، با مطلع کفن بسرایم
شعر میثم مطیعی در مورد یمن
تا کی تمام همت خود را وقف مذاکرات ببینم
یک لحظه از ژنو بنگارم، یک ساعت از وین بسرایم
یا فارغ از خشونت رگبار، در خلسۀ مکرر اخبار
با جذبۀ تمام مسی را در حال گل زدن بسرایم
شعری در مورد یمن
پس ماندۀ نفاق و فسوسید، آل لواط و آل نحوسید
باید که سیر سلسلهتان را در ذیل اهرمن بسرایم
مدیون غیرت کلماتم، آی ای حرامیان مخنث
حتی به استعاره شمارا در هیأت لجن بسرایم
شعر در مورد مردم یمن
دیگر زمان شکوِه تمام است، گاه نبرد، وقت قیام است
بگذار از خروش علی آن، مولای صفشکن بسرایم
باید به رزم خیل یزیدان، همنوحه با تبار شهیدان
یک مصرع از حسین بگویم، یک قطعه از حسن بسرایم
شعر مطیعی در مورد یمن
عمار قتلگاه جنونم، عطر اویس در شط خونم
بگذار از سقیفه بخوانم، بگذار از قرن بسرایم
بیزارم از صراحی و ساقی، از شاعران سبک عراقی
بگذار یک دو بیت تغزل، در سبک سوختن بسرایم
شعر در مورد کودکان یمن
باید که از تبسم کودک، بر وزن پاره پارۀ موشک
از زخم واژههای مکرر بر صفحهی بدن بسرایم
در خود شکستهام ولی امروز… از جنگ خستهام ولی امروز….
باید که از عدن بنویسم باید که از یمن بسرایم
شعر جدید در مورد یمن
برخیز یمن! فصل نشستن به سر آمد
دریا صفتان! وقت نبردی دگر آمد
خورشید طلوع کرده به اعجاز نفسها
وقت است که نابود شود جور قفسها
شعر در مورد جنگ یمن
با نام وطن از دل آوار برویید
حلاجصفت زندگی از دار بجویید
هنگامهی َرمیِ جمرات است بیایید
خونخوار عرب در سکرات است بیایید
شعر در مورد مردم مظلوم یمن
هنگامهی آتش زدن آل سعود است
برخیز یمن! لحظهی ابراز وجود است
این بُرد یمانیست که بر قامت شیعه است
شبهای یمن منتظر صبح و طلیعه ست
معنی شعر گر در یمنی
مُحرِم شدهام تاکه بدانند که هستیم
ما منتظر منتقم فاطمه(ع) هستیم
بیدادگری شیوهی شیطان بزرگ است
کفتار سعودیست که همخانهی گرگ است
شعر در مورد یمن
نفرین که به جز نسلکشی کار ندارید
از کشتن اطفال یمن عار ندارید
در مکتب ما یاری مظلوم عیان است
«آن را که عیان است چه حاجت به بیان است»
شعر در مورد یمن
از خاطر خود عهد اخوت که نبردیم
بر دامن بیگانه که سر را نسپردیم
هرچند که ما عقدهی پیکار نداریم
از کشتن وحشیصفتان عار نداریم
شعر میثم مطیعی در مورد یمن
یاران علی(ع) گوشبهفرمان مُرادند
اردوی نخیلهست.. همه مست جهادند
فرمان چو رسد کعبه ز اصنام بروبیم
بر سنگ زمانه سر غدار بکوبیم
شعری در مورد یمن
با ابرهه گر لشکری از فیل بسازند
یاران علی(ع) فوج ابابیل بسازند
این سیل که طغیان زده صنعا و عدن را
چون قطرهی آبیست دلیران وطن را
شعر در مورد مردم یمن
ما رهرو ماهیم که در آب فتادهست
یک جرعه به وحشیصفتان باج ندادهست
بر دست نشانیم عقیق یمنی را
تا مکه رسانیم اویس قرنی را
دریای عدن رنگ عقیق است ز کینه
باید بشتابیم به دیدار مدینه
شعر مطیعی در مورد یمن
خورشید به گود آمده سرگرم قنوت است
این آل سعود است که در حال سقوط است
هستند شیاطین همه درگیر تبانی
ایران شده آماده ی یک جنگ جهانی
شعر در مورد کودکان یمن
آماده شده لب بزند جام جنون را
صادر کند از نفت عرب بشکه ی خون را
بیزار ز جنگیم ولی مرد جهادیم
دادیم سرودست ولی باج ندادیم
شعر جدید در مورد یمن
ما با احدی نیز نداریم سرجنگ
لعنت به بلادی که شد آغازگر جنگ
ما هیچ زمان حمله نکردیم به جایی
ما مرد دفاعیم ولیکن چه دفاعی!
شعر در مورد جنگ یمن
شمشیر عجم منتظر رخصت جنگ است
مکه بشود مرکز ایران چه قشنگ است
ما منتظر حمله ای از سوی حجازیم
تا بین بقیعش حرمی ناب بسازیم
شعر در مورد مردم مظلوم یمن
“یا حیدر کرار” زند نقش به زودی
بر پرچم سبز عربستان سعودی
از روضه ی عباس شرف یاد گرفتیم
یک عمر از او یکسره امداد گرفتیم
شعر درباره یمن
ما غیر کفن بر تن خود جامه نداریم
ای شمر برو شوق امان نامه نداریم
با سرور و پیغمبرخود هم وطنی شد
هرکس که در این برهه اویس قرنی شد
شعر میثم مطیعی درمورد یمن
مرشد به طرب ضرب بزن وقت حماسه ست
مداح بخوان وقت غم و سینه زنی شد
“درّ” نجف سینه ی ما از غم یاران
خونین شد و مانند عقیق یمنی شد!
اهنگ میثم مطیعی در مورد یمن
یا فاطمه گفتیم گذشتیم ز طوفان
گفتیم “علی” ناشدنی هم شدنی شد
آماده ی آنیم بپوشیم کفن را
ایران که نمرده ست بگیرند یمن را
دانلود آهنگ میثم مطیعی درباره یمن
هر شاه سعودی شده یک نوکر دربست
در پشت لباس عربی فتنه ی غرب ست
ننگی که به پیشانی شاهان سعودیست
زیر سر یک مشت مسلمان یهودیست!
اهنگ میثم مطیعی درباره یمن
چشمان جهان در پی آن یکه سوار است
این عطر یمانیست که لبریز بهار است
از نام علی واله و مستیم همیشه
ای خاک یمن پشت تو هستیم همیشه
شعر جدید میثم مطیعی در مورد یمن
لب اگر باز کنم سرّ مگو میریزد
میروم گریه کنم، چشم فرو میریزد
چند وقت است می و ساقی و ساغر همه اوست
دست من باده نمیریزد، او میریزد
آهنگ میثم مطیعی در باره یمن
چند ماه است که در راه گلویم خار است
چشم من بغض دلش را به گلو میریزد
جویها در همه جا روی به دریا دارند
این چه دریاست که یکباره به جو میریزد
دانلود آهنگ میثم مطیعی در مورد یمن
بی خبر از نفس سوختهحالان مگذر
خاصه صبحی که سبو پشت سبو میریزد
این قدر پشت سر سوختگان حرف مزن
من اگر ها کنم از آینه هو میریزد
هر طرف مینگری داغ اویس قرن است
خون طفلان یمن از همه سو میریزد
آهنگ جدید میثم مطیعی در مورد یمن
یا فاطمه گفتیم و گذشتیم ز طوفان
گفتیم “علی” ناشدنی هم شدنی شد
آماده ی آنیم بپوشیم کفن را
ایران که نمرده ست بگیرند یمن را
شعر میثم مطیعی درباره یمن
هر شاه سعودی شده یک نوکر دربست
در پشت لباس عربی فتنه ی غرب است
ننگی که به پیشانی شاهان سعودیست
زیر سر یک مشت مسلمان یهودیست !
دانلود شعر جدید میثم مطیعی در مورد یمن
چشمان جهان در پی آن یکه سوار است
این عطر یمانیست که لبریز بهار است
از نام علی ، واله و مستیم همیشه
ای خاک یمن پشت تو هستیم همیشه!
شعر درباره مردم یمن
شبانگاه است، نمنم ازشهیدان یمن بنویس
اویسان خدا را گرم جنگ تن به تن بنویس
ورقهای دلم راموج گیسوی که آشفته؟
دلم راشرحه شرحه غرق در چین و شکن بنویس
آهنگ جدید در مورد یمن
کمی ازعاشقیهای خودت را پای من بگذار
تمام گریههایم رابه پای خویشتن بنویس
خبرهایی است آنجا،کشتگان کیستندآنان؟
به بال قاصدک ها نامه ای زخمی به من بنویس
آهنگ جدید حامد زمانی در مورد یمن
اویس تشنه لب را با شکوه حیدری بنگر
شهید عشق را بیتاب برخاک قرن بنویس
خموش آنگاه بشنو گریه ی پیغبران راباز
خروش یارسول الله را از مرد و زن بنویس
شعر در وصف یمن
درآن هنگامه چشمی شارح خون شقایقهاست
درآن سو بی صدابنشین وشرح سوختن بنویس
ببین در بادافشان حسنیوسفهای صحرا را
شهادتنامهشان برچاک چاک پیرهن بنویس
دعای ندبه ازچشمت پیاپی نذر دریا کن
اشاراتی شگفت از آن ظهور شبشکن بنویس
شعر در وصف مردم یمن
کلاغ جراح قبطی
سوزن به دست
فعل دوختن را برای پیر شغال نجدی
صرف میکند
دبیر کل کرهای گیج
اتحادیه عرب منگ
واز شورای امنیت بوی گند بلند است
وفردا که دعای اویس قرنی
مستجاب شود
سرهای تهی آل سعود
در بازی کرهالقدم
توپ بچههای یمنی است
شعر یمنی
حق می شود انکار و من انگار نه انگار
منصور، سرِ دار و من انگار نه انگار
بر گُرده ی ادراک حقیقت طلبان، باز
باطل شده آوار و من انگار نه انگار
شعر یمنی
در قدس و هرات و “یمن” و موصل و کشمیر
اردو زده تاتار و من انگار نه انگار
کشتند و دریدند شکمهای زنان را
سگ های میانمار و من انگار نه انگار
فریاد از این عصر تماشاگری مرگ
خورشید سرِ دار و من انگار نه انگار
شعر عربی برای یمن
ای یمن! ای خفته در دریای خون
ای یمن! ای زخمی اهل جنون
دستِ خون آلوده ی آل سعود
این شیوخ بدتر از قوم یهود
شعر در مورد یمن
بر یمن یا رب ستم ها کرده اند
بر دل آنان چه غم ها کرده اند
حاکمانِ آلِ ملعون سعود
وارثانِ جائرِ عاد و ثمود
نوکران غرب و صهیونی شدند
عنصر مزدور وافیونی شدند
حرمت اسلام را بر هم زدند
ضربه بر پیغمبر خاتم زدند
شعر میثم مطیعی در مورد یمن
این سعودی های وهابی و شوم
همچو خفاشان خون آشام و بوم
شب پرستان سیه اندیشه اند
بهر داعش پایگاه و ریشه اند
مست و مغرورند از تکریم غرب
در عناد و آتش افروزی و حرب
از غرور باده مست و سرخوشند
آتش نمرودیانِ سرکشند
شعری در مورد یمن
خون فرعونی ست در رگهایشان
خویِ شدّادی ست اندر جانشان
بر زنان و کودکان بی گناه
مردم مظلوم و عاری از گناه
بمب ها را بر سرشان ریختند
وه چه ناحق خون آنان ریختند
ای دو صد لعنت به حکام عرب
پیروان شهوت و بزم و طرب
چشمِ خود را بر این جنایت بسته اند
عهد با جور و خیانت بسته اند.
شعر در مورد یمن
- ۹۶/۰۸/۱۵