شعر در مورد ثمر

شعر در وصف ثمر,شعر در مورد ثمر,شعر عشق بی ثمر,شعر درخت بی ثمر,شعر ثمره عشق,شعر بی ثمر,شعر احسان بی ثمر,شعر تلاش بی ثمر,شعر احسان بی ثمر پروین اعتصامی,شعر چه بی ثمر می خندم,معنی شعر احسان بی ثمر,شعر ثامر عمر

در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد ثمر برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید

جنگل ثمـــر نداشت ، تبـــــر اختراع شد

شیطان خبر نداشت، بشر اختراع شد !

شعر در وصف ثمر

قاصدک! هان، چه خبر آوردی؟

از کجا وز که خبر آوردی؟

خوش خبر باشی، اما، اما

گرد بام و در من

بی ثمر می گردی

انتظار خبری نیست مرا

شعر در مورد ثمر

از دست‌های من

جز این ثمری نیست:

گاهی ببارم

گاهی بمیرم

گاهی

اگر شد

در حیرت واژه ی دوست داشتن

تو را دوباره از نو بنویسم…

شعر عشق بی ثمر

همه ی گل هایم

ثمره ی باغ های توست

و هر می که بنوشم من

از عطای تاکستان توست

و همه ی انگشتری هایم

از معادن طلای توست…

و همه ی آثار شعریم

امضای ترا پشت جلد دارد!

شعر درخت بی ثمر

که می توانم باشم ، که می خواهم باشم

تا روزها بی ثمر نماند

ساعت ها جان یابد

لحظه ها گران بار شود

هنگامی که می خندم

هنگامی که می گریم

هنگامی که لب فرو می بندم

شعر ثمره عشق

و در محراب چشمانت خواهش هایم مردند

و پرچم هایم تسلیم باد های یأس شدند

لیلی ساعت هایم بر در بسته ات خشک شدند

اما نداهایم ثمری ندادند

شعر بی ثمر

آیا این روح توست

که از فاصله ای چونان دور

به سویم روان داشته ای

تا شرمم را

و گذران لحظه های بی ثمرم را

در من نظاره گر باشد ؟

شعر احسان بی ثمر

امید با تو نشستن

تلاش بی ثمری بود

چه

کوشش شب و روزم

بِسان شخم زدن روی سینه ی دریا

و استغاثه به در گاهت

گره به باد زدن

و همچو کوفتن آب بود در هاون

شعر تلاش بی ثمر

من از هجوم هجاهای عشق می ترسم

امید بی ثمری خانه در دلم کرده ست

شعر احسان بی ثمر پروین اعتصامی

عشق ثمره‌ی خویشاوندی روحی است

و اگر این خویشاوندی در لحظه‌ای تحقق نیابد

در طول سالیان و حتی نسل‌ها نیز

تحقق نخواهد یافت

شعر چه بی ثمر می خندم

آیا این روح توست

که از فاصله ای چونان دور

به سویم روان داشته ای

تا شرمم را

و گذران لحظه های بی ثمرم را

در من نظاره گر باشد ؟

معنی شعر احسان بی ثمر

شیر تویی ، شکر تویی ، شاخه تویی ، ثمر تویی

شمس تویی ، قمر تویی ، ذره منم ، هبا منم

شعر ثامر عمر

روزها بی ثمر نماند

ساعت ها جان یابد

و لحظه ها گرانبار شود

شعر در وصف ثمر

میوه ام عزت و آزادگی ام بود که رفت

از تهی دستی یک سرو، ثمر می خواهی؟

شعر در مورد ثمر

هر کسی سهم خودش را  می برد از باغ عشق

سرو رعنا بودم  و درک ثمر حقم نبود

شعر عشق بی ثمر

بر باد رفته یک شبه عشقم، شبیه آن

نخلی که ناگهان ثمر از دست داده است

شعر درخت بی ثمر

جد  من  قابیـــل  و گندمزار  مویت  پر ثمر

بهر من هر خوشه‌اش از هر دو دنیا سرتر است

شعر ثمره عشق

 شکوفه یافت وصال ثمر ز بی برگی

بریز برگ ز خود تا ثمر توانی یافت

شعر بی ثمر

 دار هر چند به ظاهر ز ثمر عور بود

ثمر پیشرس او سر منصور بود

شعر احسان بی ثمر

 ثمر به خاک فکن آب زندگانی نوش

که باغبان قضا شاخ بی ثمر سوزد

شعر تلاش بی ثمر

 چونک مقصود از شجر آمد ثمر

پس ثمر اول بود و آخر شجر

شعر احسان بی ثمر پروین اعتصامی

 نخل معانی ثمر افشان ازو

گنج الهی گهر افشان ازو

شعر چه بی ثمر می خندم

 وحشت مدعا جنون ثمر است

ناله بال فشانده اثر است

معنی شعر احسان بی ثمر

 مردکی گفتا که زنها بی ثمر

سوی میدان، رهسپاری میکنند

شعر ثامر عمر

 دانش ثمر درخت دین است

برشو به درخت مصطفائی

شعر در وصف ثمر

 کام بی برگ و نوایان به ثمر شیرین کن

در ریاضی که نه برگ و نه ثمر خواهد ماند

شعر در مورد ثمر

 چون به خشکی ز نبات است ثمر بید مرا

در برومندی اگر در ثمر افتم چه شود؟

شعر عشق بی ثمر

 ز خجلت برنیارم سر چون شاخ بی ثمر گر چه

ز هر کس سنگ خوردم در تلافی من ثمر دادم

شعر درخت بی ثمر

 سرو آزاد شد آن دم که ثمر هیچ نداد

بی ثمر شو که ثمرهاست در این بی ثمری

شعر ثمره عشق

 ثمر نهفته ز اصلست و آشکار ز فرع

کنون تو اصلی و من فرع و سر وحی ثمر

شعر بی ثمر

 به آب دیده پروردم نهالت را چه دانستم

که بر هربی بصر بارد ثمر نخل ثمر بارت

شعر احسان بی ثمر

 میبرند از نخل عمر ما ثمر گر عالمی

بهر خود در باغ دنیا بی ثمر افتاده ایم

شعر تلاش بی ثمر

 فشاندن بر ثمر دامان خود چون سرو، ازین غافل

که می باید به برگ از بی بری دل چون ثمر بستن

شعر احسان بی ثمر پروین اعتصامی

 به سرو و بید دامن باز کردن بی ثمر باشد

اگر وا می کنی دامن، به نخل خوش ثمر وا کن

شعر چه بی ثمر می خندم

 صبر اگر باشد دلیل نارسائیهای جهد

تا به مقصد چون ثمر بی رنج پائی میرسی

معنی شعر احسان بی ثمر

 خجلت ثمر دشت تردد نتوان زیست

ترسم بعرق گم شود از آبله جوشی

شعر ثامر عمر

 این باغ چه دارد زسر و برگ تعین

تخم آرزوی پوچ و ثمر فطرت خامی

شعر در وصف ثمر

 خوش آنکه نام نکوئی بیادگار گذاشت

که عمر بی ثمر نیک، عمر بی ثمریست

شعر در مورد ثمر

 آمد طبیب بر سر بیمار خویش، لیک

فرصت گذشته بود و مداوا ثمر نداشت

شعر عشق بی ثمر

 در تو برقی ز نور دانش نیست

همه باد بروت بی ثمر است

شعر درخت بی ثمر

 همی ناله کردی، ولی بی ثمر

کس این ناله ها را خریدار نیست

شعر ثمره عشق

 امروز، اوستاد بدرسم نگه نکرد

مانا که رنج و سعی فقیران، ثمر نداشت

شعر بی ثمر

 هر چند که هجران ثمر وصل برآرد

دهقان جهان کاش که این تخم نکشتی

شعر احسان بی ثمر

 کم مباش از درخت سایه فکن

هر که سنگت زند ثمر بخشش

شعر تلاش بی ثمر

 هان! تشنه جگر، مجوی زین باغ ثمر

بیدستانیست این ریاض بدو در

شعر احسان بی ثمر پروین اعتصامی

 زین گرمی نبود ثمر، جز داغ و دردی

زان آتش نبود اثر، جز دود آهی

شعر چه بی ثمر می خندم

 گرد همه بوستان بگشتیم

بر هیچ درخت از این ثمر نیست

معنی شعر احسان بی ثمر

 کم از مطالعه ای بوستان سلطان را

چو باغبان نگذارد کز او ثمر گیرند

شعر ثامر عمر

 چندین شجر وفا نشاندم

و ز وصل تو ذره ای ثمر نی

شعر در وصف ثمر

 شاخی است رایت تو که نصرت دهد ثمر

بازی است همت تو که گردون کند شکار

شعر در مورد ثمر

 درختی است عدل ملک بارور

که بیخش دوام است و دولت ثمر

شعر عشق بی ثمر

 نیست بی جمعیت خاطر تلاوت را ثمر

می شود سی پاره دل در خواندن قرآن ترا

شعر درخت بی ثمر

 نعمت الوان ندارد غیر خون خوردن ثمر

قدر نان خشک و آب شور می دانیم ما

شعر ثمره عشق

 ز چشم عاقبت بین، هر که امید ثمر دارد

در ایام بهاران درنبندد گلشن خود را

شعر بی ثمر

 ندارد زآفتاب تربیت طالع بیان ما

به سیلی رنگ گرداند ثمر در بوستان ما

شعر احسان بی ثمر

 برگ از خویش بیفشان، ز ثمر دست بشوی

ای که چون بید تمنای نبات است ترا

شعر تلاش بی ثمر

 دهد ثمر ز رگ و ریشه درخت خبر

نهفته های پدر از پسر شود پیدا

شعر احسان بی ثمر پروین اعتصامی

 چو برگ بر سر حاصل نمی توان لرزید

کجاست سنگ که دل از ثمر گرفت مرا

شعر چه بی ثمر می خندم

 به بینوایی ازین باغ پر ثمر صائب

خوشم، که نیست محابایی از حسود مرا

معنی شعر احسان بی ثمر

 نهال خوش ثمر رهگذار طفلانیم

که برگریز بود موسم فراغت ما

شعر ثامر عمر

 در قید تن ز خامی خود مانده است

دل بی پختگی ز شاخ نگردد ثمر جدا

شعر در وصف ثمر

 از آفتاب عشق نگردید رنگ من

آتش چه پختگی به ثمر می دهد مرا؟

شعر در مورد ثمر

 بی حاصلی ز سنگ ملامت بود

حصار چون سرو و بید ز ثمر آزاد کن مرا

شعر عشق بی ثمر

 بی شور عشق چاشنیی با حیات نیست

تلخ است زندگی ثمر نارسیده را

شعر درخت بی ثمر

 در شوره زار نیست ثمر تخم پاک را

بر زاهدان مخوان غزل عاشقانه را

شعر ثمره عشق

 بس آه گرم کز دل دوزخ برآورد

تا پخته گردد این ثمر نیم خام ما

شعر بی ثمر

 در آفتاب عشق که شد موم سنگها

خام است همچنان ثمر آرزوی ما

شعر احسان بی ثمر

 آزادی ما در گرو پختگی ماست

آویخته است از رگ خامی ثمر ما

شعر تلاش بی ثمر

 نیکی ثمر در آب روان زود می دهد

با تیغ او مضایقه جان چه لازم است؟

شعر احسان بی ثمر پروین اعتصامی

 زین طفل مشربان ز مکتب گریخته

آفت ز شش جهت به ثمر دست یافته است

شعر چه بی ثمر می خندم

 دار فناست خامی منصور را دلیل

با شاخ، الفت ثمر از نارسیدگی است

معنی شعر احسان بی ثمر

 هر برگ سبز او کف افسوس دیگرست

نخلی که در شکوفه پیری ثمر نبست

شعر ثامر عمر

 از سیلی خزان نشود چهره اش کبود

آزاده خاطری که چو سرو از ثمر گذشت

شعر در وصف ثمر

 آن نهالی که درین خدمت حاجب بنشاند

سر به عیوق برآورد وازو چید ثمر

شعر در مورد ثمر

 وفا نمودم و پاداش آن جفا دیدم

که گفت نخل محبت ثمر نمی بندد

شعر عشق بی ثمر

 ننمود در کشتم گذر، نگذاشت بر شاخم ثمر

ابر بهاری را نگر، باد خزانی را ببین

شعر درخت بی ثمر

 ز شمس مفخر تبریز جوی شیرینی

از آنک هر ثمر از نور شمس یابد فر

شعر در مورد ثمر