اشعار اقبال لاهوری
اشعار اقبال لاهوری
اشعار اقبال لاهوری,اشعار اقبال لاهوری فارسی,دیوان اشعار اقبال لاهوری,دیوان اشعار اقبال لاهوری Pdf,دیوان اشعار اقبال لاهوری,مجموعه اشعار اقبال لاهوری,مجموعه اشعار محمد اقبال لاهوری,نام مجموعه اشعار اقبال لاهوری,دانلود مجموعه اشعار اقبال لاهوری,شعر اقبال لاهوری,شعر اقبال لاهوری امام حسین,اشعار اقبال لاهوری فارسی,کتاب شعر اقبال لاهوری,شعر علامه اقبال لاهوری,شعر زندگی اقبال لاهوری,اشعار اقبال لاهوری درباره امام حسین,دانلود کتاب شعر اقبال لاهوری,کتاب شعر فلسفی اقبال لاهوری,دانلود کتاب اشعار اقبال لاهوری,دانلود کتاب اشعار اقبال لاهوری Pdf,کتاب شعر فلسفی اقبال لاهور,نام کتاب شعر فلسفی اقبال لاهوری چیست,شعر اقبال لاهوری در مورد حضرت زهرا,شعر اقبال لاهوری درباره حضرت زهرا,شعر اقبال لاهوری در مورد فرنگ,شعر اقبال لاهوری در مورد دوست,شعر اقبال لاهوری در مورد مادر
در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد اقبال لاهوری برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید
دیوانه و دلبسته ی اقبال خودت باش!
سرگرم خودت عاشق احوال خودت باش!
یک لحظه نخور حسرت آن را که نداری
راضی به همین چند قلم مال خودت باش!
اشعار اقبال لاهوری
دنبال کسی باش که دنبال تو باشد!
اینگونه اگر نیست به دنبال خودت باش!
پرواز قشنگ است ولی بی غم ومنّت
منّت نکش از غیر و پر و بال خودت باش!
اشعار اقبال لاهوری فارسی
صدسال اگر زنده بمانی گذرانی
پس شاکر هر لحظه و هر سال خودت باش!
دیوان اشعار اقبال لاهوری
عقل تو حاصل حیات ، عشق تو سر کائنات
پیکر خاک خوش بیا ، این سوی عالم جهات
زهره و ماه و مشتری از تو رقیب یکدگر
از پی یک نگاه تو کشمکش تجلیات
دیوان اشعار اقبال لاهوری Pdf
در ره دوست جلوه هاست تازه بتازه نوبنو
صاحب شوق و آرزو دل ندهد بکلیات
صدق و صفاست زندگی نشوونماست زندگی
«تا ابد از ازل بتاز ملک خداست زندگی»
دیوان اشعار اقبال لاهوری
شوق غزل سرای را رخصت های و هو بده
باز به رند و محتسب باده سبو سبو بده
شام و عراق و هند و پارس خوبه نبات کرده اند
خوبه نبات کرده را تلخی آرزو بده
مجموعه اشعار اقبال لاهوری
تا به یم بلند موج معرکه ئی بنا کند
لذت سیل تند رو با دل آب جو بده
مرد فقیر آتش است میری و قیصری خس است
فال و فر ملوک را حرف برهنه ئی بس است
مجموعه اشعار محمد اقبال لاهوری
دبدبهٔ قلندری ، طنطنهٔ سکندری
آن همه جذبهٔ کلیم این همه سحر و سامری
آن به نگاه می کشد این به سپاه می کشد
آن همه صلح و آشتی این همه جنگ و داوری
نام مجموعه اشعار اقبال لاهوری
هر دو جهان گشاستند هر دو دوام خواستند
این به دلیل قاهری ، آن به دلیل دلبری
ضرب قلندری بیار سد سکندری شکن
رسم کلیم تازه کن رونق ساحری شکن
دانلود مجموعه اشعار اقبال لاهوری
دل ما بیدلان بردند و رفتند
مثال شعله افسردند و رفتند
بیا یک لحظه با عامان درآمیز
که خاصان باده ها خوردند و رفتند
شعر اقبال لاهوری
جانی که بخشند دیگر نگیرند، مرگ است صیدی، تو در کمینی
صورتگری را از من بیاموز، شاید که خود را باز آفرینی
بینی جهان را خود را نبینی، تا چند جانا غافل نشینی
بیرون قدم نه از دور آفاق، تو بیش از اینی تو پیش از اینی
شعر اقبال لاهوری امام حسین
غنچه ی ما گلستان در دامن است
چشم ما از صبح فردا روشن است
اشعار اقبال لاهوری فارسی
ای سوار اشهب دوران بیا
ای فروغ دیده ی امکان بیا
رونق هنگامه ی ایجاد شو
در سواد دیده ها آباد شو
کتاب شعر اقبال لاهوری
شورش اقوام را خاموش کن
نغمه ی خود را بهشت گوش کن
خیز و قانون اخوت ساز ده
جام صهبای محبت باز ده
شعر علامه اقبال لاهوری
باز در عالم بیار ایام صلح
جنگجویان را بده پیغام صلح
شعر زندگی اقبال لاهوری
نوع انسان مزرع و تو حاصلی
کاروان زندگی را منزلی
ریخت از جور خزان برگ شجر
چون بهاران بر ریاض ما گذر
اشعار اقبال لاهوری درباره امام حسین
سجده های طفلک و برنا و پیر
از جبین شرمسار ما بگیر
از وجود تو سرافرازیم ما
پس بسوز این جهان سازیم ما
دانلود کتاب شعر اقبال لاهوری
زندگی از لذت غیب و حضور
بست نقش این جهان نزد و دور
آنچنان تار نفس از هم گسیخت
رنگ حیرت خانهٔ ایام ریخت
کتاب شعر فلسفی اقبال لاهوری
هر کجا از ذوق و شوق خود گری
نعرهٔ «من دیگرم ، تو دیگری»
ماه و اختر را خرام آموختند
صد چراغ اندر فضا افروختند
دانلود کتاب اشعار اقبال لاهوری
بر سپهر نیلگون زد آفتاب
خیمهٔ زر بفت با سیمین طناب
از افق صبح نخستین سر کشید
عالم نو زاده را در بر کشید
دانلود کتاب اشعار اقبال لاهوری Pdf
ملک آدم خاکدانی بود و بس
دشت او بی کاروانی بود و بس
نی به کوهی آب جوئی در ستیز
نی به صحرائی سحابی ریزریز
کتاب شعر فلسفی اقبال لاهور
نی سرود طایران در شاخسار
نی رم آهو میان مرغزار
بی تجلی های جان بحر و برش
دود پیچان طیلسان پیکرش
نام کتاب شعر فلسفی اقبال لاهوری چیست
سبزه باد فرودین نادیده ئی
اندر اعماق زمین خوابیده ئی
طعنه ئی زد چرخ نیلی بر زمین
روزگار کس ندیدم این چنین
شعر اقبال لاهوری در مورد حضرت زهرا
چون تو در پهنای من کوری کجا
جز به قندیلم ترا نوری کجا
خاک اگر الوند شد جز خاک نیست
روشن و پاینده چون افلاک نیست
شعر اقبال لاهوری درباره حضرت زهرا
یا بزی با ساز و برگ دلبری
یا بمیر از ننگ و عار کمتری
شد زمین از طعنهٔ گردون خجل
نا امید و دل گران و مضمحل
شعر اقبال لاهوری در مورد فرنگ
پیش حق از درد بی نوری تپید
تا ندانی ز آنسوی گردون رسید
ای امینی از امانت بی خبر
غم مخور اندر ضمیر خود نگر
شعر اقبال لاهوری در مورد دوست
روز ها روشن ز غوغای حیات
نی از آن نوری که بینی در جهات
نور صبح از آفتاب داغ دار
نور جان پاک از غبار روزگار
شعر اقبال لاهوری در مورد مادر
نور جان بی جاده ها اندر سفر
از شعاع مهر و مه سیار تر
شسته ئی از لوح جان نقش امید
نور جان از خاک تو آید پدید
اشعار اقبال لاهوری
عقل آدم بر جهان شبخون زند
عشق او بر لامکان شبخون زند
راه دان اندیشهٔ او بی دلیل
چشم او بیدار تر از جبرئیل
اشعار اقبال لاهوری فارسی
خاک و در پرواز مانند ملک
یک رباط کهنه در راهش فلک
می خلد اندر وجود آسمان
مثل نوک سوزن اندر پرنیان
دیوان اشعار اقبال لاهوری
داغها شوید ز دامان وجود
بی نگاه او جهان کور و کبود
گرچه کم تسبیح و خونریز است او
روزگاران را چو مهمیز است او
دیوان اشعار اقبال لاهوری Pdf
چشم او روشن شود از کائنات
تا ببیند ذات را اندر صفات
«هر که عاشق شد جمال ذات را
اوست سید جمله موجودات را»
دیوان اشعار اقبال لاهوری
تاکه بودیم نبودیم کسی
کشت ما را غم بی همنفسی
مجموعه اشعار اقبال لاهوری
تا که رفتیم همه یار شدند
خفته ایم و همه بیدار شدند
مجموعه اشعار محمد اقبال لاهوری
قدر آئینه بدانیم چو هست
نه در آن وقت که افتاد و شکست
نام مجموعه اشعار اقبال لاهوری
در حیرتم از مرام این مردم پست
این طایفه ی زنده کش مرده پرست
دانلود مجموعه اشعار اقبال لاهوری
تا هست به ذلت بکشندش به جفا
تا رفت به عزت ببرندش سر دست
شعر اقبال لاهوری
آه میترسم شبی رسوا شوم
بدتر از رسواییم تنها شوم
آه از آن تیر و از آن روی و کمند
پیش رویم خنده پشتم پوزخند
شعر اقبال لاهوری امام حسین
آدمی اندر جهان هفت رنگ
هر زمان گرم فغان مانند چنگ
آرزوی هم نفس می سوزدش
ناله های دل نواز آموزدش
اشعار اقبال لاهوری فارسی
لیکن این عالم که از آب و گل است
کی توان گفتن که دارای دل است
بحر و دشت و کوه و که خاموش و کر
آسمان و مهر و مه خاموش و کر
کتاب شعر اقبال لاهوری
گرچه بر گردون هجوم اختر است
هر یکی از دیگری تنها تر است
هر یکی مانند ، بیچاره ایست
در فضای نیلگون آواره ایست
شعر علامه اقبال لاهوری
زندگی در صدف خویش گهر ساختن است
در دل شعله فرو رفتن و نگداختن است
شعر زندگی اقبال لاهوری
عشق ازین گنبد در بسته برون تاختن است
شیشه ماه ز طاق فلک انداختن است
اشعار اقبال لاهوری درباره امام حسین
سلطنت نقد دل و دین ز کف انداختن است
به یکی داد جهان بردن و جان باختن است
دانلود کتاب شعر اقبال لاهوری
حکمت و فلسفه را همت مردی باید
تیغ اندیشه بروی دو جهان آختن است
کتاب شعر فلسفی اقبال لاهوری
مذهب زنده دلان خواب پریشانی نیست
از همین خاک جهان دگری ساختن است
دانلود کتاب اشعار اقبال لاهوری
رمز عشق تو به ارباب هوس نتوان گفت
سخن از تاب و تب شعله به خس نتوان گفت
تو مرا ذوق بیان دادی و گفتی که بگوی
هست در سینه من آنچه به کس نتوان گفت
دانلود کتاب اشعار اقبال لاهوری Pdf
از نهانخانه دل خوش غزلی می خیزد
سر شاخی همه گویم به قفس نتوان گفت
شوق اگر زنده ی جاوید نباشد عجب است
که حدیث تو در این یک دو نفس نتوان گفت
کتاب شعر فلسفی اقبال لاهور
پیکر هستی ز آثار خودی است
هر چه می بینی ز اسرار خودی است
خویشتن را چون خودی بیدار کرد
آشکارا عالم پندار کرد
نام کتاب شعر فلسفی اقبال لاهوری چیست
صد جهان پوشیده اندر ذات او
غیر او پیداست از اثبات او
در جهان تخم خصومت کاشتهست
خویشتن را غیر خود پنداشتهست
شعر اقبال لاهوری در مورد حضرت زهرا
سازد از خود پیکر اغیار را
تا فزاید لذت پیکار را
میکشد از قوت بازوی خویش
تا شود آگاه از نیروی خویش
شعر اقبال لاهوری درباره حضرت زهرا
خود فریبی های او عین حیات
همچو گل از خون وضو عین حیات
بهر یک گل خون صد گلشن کند
از پی یک نغمه صد شیون کند
شعر اقبال لاهوری در مورد فرنگ
یک فلک را صد هلال آورده است
بهر حرفی صد مقال آورده است
عذر این اسراف و این سنگین دلی
خلق و تکمیل جمال معنوی
شعر اقبال لاهوری در مورد دوست
خامه ی او نقش صد امروز بست
تا بیارد صبح فردائی بدست
شعله های او صد ابراهیم سوخت
تا چراغ یک محمد بر فروخت
شعر اقبال لاهوری در مورد مادر
زندگانی را بقا از مدعا ست
کاروانش را درا از مدعا ست
زندگی در جستجو پوشیده است
اصل او در رزو پوشیده است
اشعار اقبال لاهوری
از تمنا رقص دل در سینه ها
سینه ها از تاب او ئینه ها
طاقت پرواز بخشد خاک را
خضر باشد موسی ادراک را
اشعار اقبال لاهوری فارسی
خوش آن راهی که سامانی نگیرد
دل او پند یاران کم پذیرد
بآبی سوزناکش سینه بگشای
ز یک آهش غم صد ساله میرد
دیوان اشعار اقبال لاهوری
دل من درگشا چون و چند است
نگاهش از مه و پروین بلند است
بدو ویرانه ئی در دوزخ او را
که این کافر بسی خلوت پسند است
دیوان اشعار اقبال لاهوری Pdf
چه شور است این که در آب و گل افتاد
ز یک دل عشق را صد مشکل افتاد
قرار یک نفس بر من حرام است
بمن رحمی که کارم با دل افتاد
دیوان اشعار اقبال لاهوری
دل بی قید من در پیچ و تابست
نصیت من عتابی یا خطابیست
دل ابلیس هم نتوانم آزرد
گناه گاه گاه من صوابیست
مجموعه اشعار اقبال لاهوری
بخود پیچندگان در دل اسیرند
همه دردند و درمان ناپذیرند
سجود از ما چه میخواهی که شاهان
خراجی از ده ویران نه گیرند
مجموعه اشعار محمد اقبال لاهوری
روم راهی که او را منزلی نیست
از آن تخمی که ریزم حاصلی نیست
من از غم ها نمی ترسم ولیکن
مده آن غم که شایان دلی نیست
نام مجموعه اشعار اقبال لاهوری
غلامم جز رضای تو نجویم
جز آن راهی که فرمودی نه پویم
ولیکن گر به این نادان بگوئی
خری را اسب تازی گو، نه گویم
دانلود مجموعه اشعار اقبال لاهوری
دلی در سینه دارم بی سروری
نه سوزی در کف خاکم نه نوری
بگیر از من که بر من بار دوش است
ثواب این نماز بی حضوری
شعر اقبال لاهوری
چه گویم قصه ی دین و وطن را
که نتوان فاش گفتن این سخن را
مونج از من که از بی مهری تو
بنا کردم همان دیر کهن را
شعر اقبال لاهوری امام حسین
نخواهم این جهان و آن جهان را
مرا این بس که دانم رمز جان را
اشعار اقبال لاهوری فارسی
بسی نادیدنی را دیده ام من
«مرا ای کاشکی مادر نزادی »
کتاب شعر اقبال لاهوری
متاع من دل درد آشنای است
نصیب من فغان نارسای است
شعر علامه اقبال لاهوری
دل از دست کسی بردن نداند
غم اندر سینه پروردن نداند
شعر زندگی اقبال لاهوری
دل ما از کنار ما رمیده
بصورت مانده و معنی ندیده
اشعار اقبال لاهوری درباره امام حسین
نداند جبرئیل این های و هو را
که نشناسد مقام جستجو را
اشعار اقبال لاهوری
- ۹۶/۰۸/۲۳