گلچین زیباترین اشعار سیمین بهبهانی

اشعار سیمین بهبهانی

شعر سیمین بهبهانی,شعر سیمین بهبهانی احمدی نژاد,شعر سیمین بهبهانی منتظری,شعر سیمین بهبهانی همایون شجریان,شعر سیمین بهبهانی چرا رفتی,شعر سیمین بهبهانی در وصف احمدی نژاد,شعر سیمین بهبهانی با صدای همایون شجریان,شعر هوای گریه سیمین بهبهانی با صدای همایون شجریان,شعر سیمین بهبهانی چرا رفتی چرا من بیقرارم,اشعار سیمین بهبهانی چرا رفتی,اشعار سیمین بهبهانی,اشعار سیمین بهبهانی عاشقانه,اشعار سیمین بهبهانی چرا رفتی,اشعار سیمین بهبهانی سیاسی,اشعار سیمین بهبهانی کوتاه,اشعار سیمین بهبهانی اجتماعی,شعر سیمین بهبهانی منتظری,اشعار کوتاه عاشقانه سیمین بهبهانی,عاشقانه ترین اشعار سیمین بهبهانی,اشعار بسیار عاشقانه سیمین بهبهانی,دانلود اشعار عاشقانه سیمین بهبهانی,اشعار کوتاه و عاشقانه سیمین بهبهانی,متن اشعار عاشقانه سیمین بهبهانی,اشعار زیبا و عاشقانه سیمین بهبهانی,شعر سیمین بهبهانی چرا رفتی,شعر سیمین بهبهانی سیاسی,بهترین اشعار سیاسی سیمین بهبهانی

در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد سیمین بهبهانی برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید

منم آن شکسته سازی

که توأم نمی نوازی

چه فغان کنم ز دستی

که گسسته تار ما را

شعر سیمین بهبهانی

سوگند به موی تو که از کوی تو رفتیم

از کوی تو آشفته تر از موی تو رفتیم

بگذار بمانند حریفان همه چون ریگ

ما آب روانیم که از جوی تو رفتیم

شعر سیمین بهبهانی احمدی نژاد

وصل تو به آن منت جانکاه نیرزد

تا دوزخ هجر تو ز مینوی تو رفتیم

چون آن سخن تلخ که ناگاه شبی رفت

از آن لب شیرین سخنگوی تو رفتیم

شعر سیمین بهبهانی منتظری

ای عود شبی ما و تورا سوخت به بزمی

هنگام سحر حیف که چون بوی تو رفتیم

زین پیش نماندیم که آزرده نگردی

چون عاشقی و دوستی از خوی تو رفتیم

شعر سیمین بهبهانی همایون شجریان

ننوازی به سرانگشت مرا ساز خموشم

زخمه بر تار دلم زن که در آری به خروشم

چون صدف مانده تهی سینه ام از گوهر عشقی

ساز کن ساز غم امشب، که سراپا همه گوشم

شعر سیمین بهبهانی چرا رفتی

کم ز مینا نیم ای دوست که گردش بزدایی

دست مهری چه شود گر بکشی بر بر و دوشم

من زمین گیر گیاهم، تو سبک سیر نسیمی

که به زنجیر وفایت نکشم هرچه بکوشم

شعر سیمین بهبهانی در وصف احمدی نژاد

تا به وقت سحرم چون گل خورشید برویی

دیده صد چشمه فرو ریخت به دامن شب دوشم

بزمی آراسته کن تا پی تاراج قرارت

تن چون عاج به پیراهن مهتاب بپوشم

شعر سیمین بهبهانی با صدای همایون شجریان

چون خم باده دراین شوق که گرمت کنم امشب

همه شادی همه شورم، همه مستی همه جوشم

تو و آن الفت دیرین، من و این بوسه شیرین

به خدا باده پرستی، به خدا باده فروشم.

شعر هوای گریه سیمین بهبهانی با صدای همایون شجریان

تو را نه عاشقانه

نه عاقلانه

و نه حتی عاجزانه؛

که تو را عادلانه

در آغوش می کشم…

عدل مگر نه آن است که

هر چیز سر جای خودش باشد؟

شعر سیمین بهبهانی چرا رفتی چرا من بیقرارم

چرا رفتی

چرا؟

من بی قرارم

به سر

سودای آغوش تو دارم

اشعار سیمین بهبهانی چرا رفتی

مرا هزار امید است و هر هزار تویی

شروع شادی و پایان انتظار تویی

اشعار سیمین بهبهانی

ای آن که گاه گاه ز من یاد می‌کنی

پیوسته شادزی که دلی شاد می‌کنی

اشعار سیمین بهبهانی عاشقانه

چرا رفتی، چرا؟ من بی قرارم

به سر، سودای آغوش تو دارم

اشعار سیمین بهبهانی چرا رفتی

رفت آن سوار کولی با خود تو را نبرده

شب مانده است و با شب، تاریکی فشرده

اشعار سیمین بهبهانی سیاسی

دارا جهان ندارد، سارا زبان ندارد

بابا ستاره‌ای درهفت آسمان ندارد

اشعار سیمین بهبهانی کوتاه

بهارها که ز عمرم گذشت و بی تو گذشت

چه بود غیر خزان‌ها اگر بهار تویی

دلم ز هرچه به غیر از تو بود خالی ماند

در این سرا تو بمان! ای که ماندگار تویی

اشعار سیمین بهبهانی اجتماعی

شهاب زود گذر لحظه های بوالهوسی است

ستاره ای که بخندد به شام تار تویی

جهانیان همه گر تشنگان خون منند

چه باک زان همه دشمن، چو دوستدار تویی

شعر سیمین بهبهانی منتظری

دلم صراحی لبریز آرزومندی است

مرا هزار امید است و هر هزار تویی

اشعار کوتاه عاشقانه سیمین بهبهانی

گفتی: “برو!” ولیک نگفتی کجا رود

این مرغ پر شکسته که آزاد می‌کنی

پنهان مساز راز غم خویش در سکوت

باری، در آن نگاه، چو فریاد می‌کنی

عاشقانه ترین اشعار سیمین بهبهانی

ای سیل اشک من! ز چه بنیاد می‌کنی؟

ای درد عشق او! ز چه بیداد می‌کنی؟

نازک‌تر از خیال منی، ای نگاه! لیک

با سینه کار دشنه پولاد می‌کنی

اشعار بسیار عاشقانه سیمین بهبهانی

نقشت ز لوح خاطر سیمین نمی‌رود

ای آن که گاه گاه ز من یاد می‌کنی

دانلود اشعار عاشقانه سیمین بهبهانی

نگفتی ماهتاب امشب چه زیباست؟

ندیدی جانم از غم ناشکیباست؟

نه هنگام گل و فصل بهارست؟

نه عاشق در بهاران بی‌قرارست؟

اشعار کوتاه و عاشقانه سیمین بهبهانی

نگفتم با لبان بسته‌ی خویش

به تو راز درون خسته‌ی خویش؟

خروش از چشم من نشنید گوشت؟

نیاورد از خروشم در خروشت؟

متن اشعار عاشقانه سیمین بهبهانی

اگر جانت ز جانم آگهی داشت

چرا بی تابی‌ام را سهل انگاشت؟

کنار خانه ی ما کوهسارست

ز دیدار رقیبان برکنارست

اشعار زیبا و عاشقانه سیمین بهبهانی

چو شمع مهر خاموشی گزیند

شب اندر وی به آرامی نشیند

نسیمش مستی انگیزست و خوشبوست

پر از عطر شقایق های خودروست

شعر سیمین بهبهانی چرا رفتی

بیا با هم شبی آنجا سرآریم

دمار از جان دوری ها برآریم

خیالت گرچه عمری یار من بود

امیدت گرچه در پندار من بود

شعر سیمین بهبهانی سیاسی

بیا امشب شرابی دیگرم ده!

ز مینای حقیقت ساغرم ده

بیا! دنیا دو روزی بیشتر نیست

پی فرداش فردای دگر نیست

بهترین اشعار سیاسی سیمین بهبهانی

بیا… اما نه، خوبان خود پرستند

به بندِ مهر، کمتر پای بستند

اگر یک دم شرابی می‌چشانند

خمارآلوده عمری می‌نشانند

شعر سیمین بهبهانی

درین شهر آزمودم من بسی را

ندیدم باوفا زانان کسی را

تو هم هر چند مهر بی‌غروبی

به بی‌مهری گواهت این که خوبی

شعر سیمین بهبهانی احمدی نژاد

گذشتم من ز سودای وصالت

مرا تنها رها کن با خیالت!

شعر سیمین بهبهانی منتظری

هرگز نخواب کوروش ای مهرآریایی

بی نام تو ، وطن نیز نام و نشان ندارد

شعر سیمین بهبهانی همایون شجریان

رفیق اهل دل و یار محرمی دارم

بساط باده و عیش فراهمی دارم

شعر سیمین بهبهانی چرا رفتی

ستاره دیده فروبست و آرمید بیا

شراب نور به رگ های شب دوید بیا

شعر سیمین بهبهانی در وصف احمدی نژاد

ای مرد یار بوده ام و یاورت شدم

شیرین نگار بوده و شیرین ترت شدم

شعر سیمین بهبهانی با صدای همایون شجریان

رفتیم و کس نگفت ز یاران که یار کو ؟

آن رفته ی شکسته دل بی قرار کو ؟

شعر هوای گریه سیمین بهبهانی با صدای همایون شجریان

یک بوسه بس است از لب سوزان تو ما را

تا آب کند این دل یخ بسته ی ما را

شعر سیمین بهبهانی چرا رفتی چرا من بیقرارم

من می گریزم از تو و از عشق گرم تو

با آنکه آفتاب فروزنده ی منی

اشعار سیمین بهبهانی چرا رفتی

دیشــب، ای بهتــر ز گل در عالم خوابم شکفتی

شـــاخ نیلوفر شدی در چشـــم پر آبـــم شکفتی

اشعار سیمین بهبهانی

دلم فتاده به دام و ره فرار ندارد

ره فرار نه و طاقت قرار ندارد

اشعار سیمین بهبهانی عاشقانه

من با تو ام ای رفیق با تو

همراه تو پیش می نهم گام

اشعار سیمین بهبهانی چرا رفتی

سخن دیگر نگفتی , ای سخن پرداز خاموشم

فراموشت نمی کردم , چرا کردی فراموشم ؟

اشعار سیمین بهبهانی سیاسی

یا رب مرا یاری بده ، تا سخت آزارش کنم

هجرش دهم ، زجرش دهم ، خوارش کنم ، زارش کنم

اشعار سیمین بهبهانی کوتاه

ای نازنین ، نگاه روان پرور تو کو ؟

وان خندهٔ ز عشق پیام آور تو کو ؟

اشعار سیمین بهبهانی اجتماعی

یار من ،‌ دلدار من ،‌ غمخوار من

مایه ی امید قلب زار من

دوریت امشب روانم تیره کرد

لشکر غم را به جانم چیره کرد

شعر سیمین بهبهانی منتظری

ز آتش اندوه ، جانم پک سوخت

این دل رنجیده ی غمنک سوخت

روزگاری با تو روزی داشتم

در دل از عشق تو سوزی داشتم

اشعار کوتاه عاشقانه سیمین بهبهانی

چون شد آن ایام نغز دلپسند ؟

چون شدی تو همدم مشکل پسند ؟

امشب از هر شب جهان زیباترست

چادر الماس دوزش محشر ست

عاشقانه ترین اشعار سیمین بهبهانی

گفته ام محشر ، مکن با من ستیز

آسمان کرده ست گویی رستخیز

رستخیزی بی گزند دواری

محشر زیبایی و افسونگری

اشعار بسیار عاشقانه سیمین بهبهانی

از خلال قطعه یی ابر سیاه

نقره پاشان می درخشد قرص ماه

زیر نور او درختان بلند

هستشان بر سر مگر سیمین پرند

دانلود اشعار عاشقانه سیمین بهبهانی

تار و روشن ،‌شاخه های سرو و بید

همچو قلب من پر از بیم و امید

موج های سبزه از باد شمال

نقش پردازان امواج خیال

اشعار کوتاه و عاشقانه سیمین بهبهانی

هر طرف ایاتی از خوشحالی است

زین میان جای تو تنها خالی است

بوی پیچک ها مرا بی تاب کرد

پلک هایم آرزوی خواب کرد

متن اشعار عاشقانه سیمین بهبهانی

خواب گفتم ،‌ آه این افسانه بود

بی تو و دور از تو خوابم کی ربود ؟

مرغکان با نغمه مستم می کنند

بی خبر از بود و هستم می کنند

اشعار زیبا و عاشقانه سیمین بهبهانی

دیده ام شب های روشن بی شمار

لیک در خاطر ندارم یادگار

لحظه یی بهتر از آن هنگام ها

کز لبانم می گرفتی کام ها

شعر سیمین بهبهانی چرا رفتی

ای رفته ز دل ، رفته ز بر ، رفته ز خاطر

بر من منگر تاب نگاه تو ندارم

بر من منگر زانکه به جز تلخی اندوه

در خاطر از آن چشم سیاه تو ندارم

شعر سیمین بهبهانی سیاسی

ای رفته ز دل ، راست بگو !‌ بهر چه امشب

با خاطره ها آمدهای باز به سویم؟

گر آمده ای از پی آن دلبر دلخواه

من او نیم او مرده و من سایه ی اویم

بهترین اشعار سیاسی سیمین بهبهانی

من او نیم آخر دل من سرد و سیاه است

او در دل سودازده از عشق شرر داشت

او در همه جا با همه کس در همه احوال

سودای تو را ای بت بی مهر !‌ به سر داشت

شعر سیمین بهبهانی

من او نیم این دیده ی من گنگ و خموش است

در دیده ی او آن همه گفتار ، نهان بود

وان عشق غم آلوده در آن نرگس شبرنگ

مرموزتر از تیرگی ی شامگهان بود

شعر سیمین بهبهانی احمدی نژاد

من او نیم آری ، لب من این لب بی رنگ

دیری ست که با خنده یی از عشق تو نشکفت

اما به لب او همه دم خنده ی جان بخش

مهتاب صفت بر گل شبنم زده می خفت

شعر سیمین بهبهانی منتظری

بر من منگر ، تاب نگاه تو ندارم

آن کس که تو می خواهیش از من به خدا مرد

او در تن من بود و ، ندانم که به ناگاه

چون دید و چها کرد و کجا رفت و چرا مرد

شعر سیمین بهبهانی همایون شجریان

من گور ویم ، گور ویم ، بر تن گرمش

افسردگی و سردی ی کافور نهادم

او مرده و در سینه ی من ،‌ این دل بی مهر

سنگی ست که من بر سر آن گور نهادم

شعر سیمین بهبهانی چرا رفتی

همراز من ز ناله ی خود هر چند

چشم تو را نخفته نمی خواهم

یک امشبم ببخش که یک امشب

نالیدن نهفته نمی خواهم

شعر سیمین بهبهانی در وصف احمدی نژاد

چه گویمت ؟ که تو خود با خبر ز حال منی

چو جان ، ‌نهان شده در جسم پر ملال منی

شعر سیمین بهبهانی با صدای همایون شجریان

ای زن ، چه دلفریب و چه زیبایی

گویی گل شکفته ی دنیایی

گل گفتمت ، ز گفته خجل ماندم

گل را کجاست چون تو دلارایی ؟

شعر هوای گریه سیمین بهبهانی با صدای همایون شجریان

کنار جو ، چمن شسته را نمی‌خواهم

که جوی اشکی و مژگان پُر نَمی دارم

شعر سیمین بهبهانی چرا رفتی چرا من بیقرارم

ز بس به دامن شب اشک انتظارم ریخت

گل سپیده شکفت و سحر دمید بیا

اشعار سیمین بهبهانی چرا رفتی

چون روزگار غم که رود رفته ایم و یار

حق بود اگر نگفت که آن روزگار کو ؟

اشعار سیمین بهبهانی

من سردم و سر دم ، تو شرر باش و بسوزان

من دردم و دردم ، تو دوا باش خدا را

اشعار سیمین بهبهانی عاشقانه

بر سینه دست می نهی و می فریبیم

کاینجاست آن چه مقصد و معنای زندگی ست

اشعار سیمین بهبهانی چرا رفتی

بر من متاب ، آه ، تو ای مهر دلفروز

نور و نشاط با دل من سازگار نیست

اشعار سیمین بهبهانی سیاسی

ای گل وصل از تو عطــــرآگین نشد آغـوش گرمم

گــر چــه بشکفتی ولی در عالم خوابم شکفتی

اشعار سیمین بهبهانی کوتاه

به تنگدستی ی من طعنه می زند ز چشم دشمن ؟

غنی تر از من وارسته روزگار ندارد

اشعار سیمین بهبهانی اجتماعی

در شادی تو شریک هستم

بر جام می تو می زنم جام

شعر سیمین بهبهانی منتظری

به جز در دیده ام , کی می پسندیدی سیاهی را ؟

نمی بینی مگر اکنون که سر تا پا سیه پوشم ؟

اشعار کوتاه عاشقانه سیمین بهبهانی

از دیده برآنم همه را جز تو برانم

پاکیزه کنم پیش رُخت آینه ها را

عاشقانه ترین اشعار سیمین بهبهانی

سیمین ، درخت عشق شدی پاک سوختی

اما کسی نگفت که خاکستر تو کو ؟

اشعار سیمین بهبهانی