افسردگی ،افسردگی شدید،افسردگی بعد از زایمان،افسردگی شیدایی،افسردگی در بارداری،افسردگی
مزمن،افسردگی فصلی،افسردگی ماژور،افسردگی به انگلیسی،افسردگی
درمان،افسردگی شدید و توهم،افسردگی شدید دارم،افسردگی شدید درمان،افسردگی
شدید در نوجوانان،افسردگی شدید چیست،افسردگی شدید ویکیپدیا،افسردگی شدید
بعد از زایمان
در این مطلب از سایت جسارت
می خواهیم در مورد افسردگی صحبت کنیم.امیدواریم این مطلب مورد توجه شما
سروران گرامی قرار گیرد.بهتر است بدانید افسردگی یک بیماری روانیست که
باعث احساس غم و ناراحتی مداوم و از دستدادن علاقه میشود. بیشتر افراد
بعضی از مواقع احساس ناراحتی، افسردگی و غم مینمایند، احساس افسرده و غمگین
بودن واکنشی طبیعی بدن به مشکلات زندگی و از دستدادن چیزها و کسانی که به
آنها علاقه داریم، میباشد. اما زمانیکه این احساس غم و اندوه شدید،
بیامیدی، بیچارگی و بیارزشی بیشتر از چند روز یا چند هفته طول بکشد، شما
دچار بیماری افسردگی شدهاید و باید برای درمان خود اقدام کنید.قابل ذکر
است که این بیماری بر طرز فکر، احساس و رفتار شما تاثیر میگذارد. این
بیماری میتواند، موجب ابتلای به انواع بیماریهای جسمی و روانی در افراد
شود.افراد افسرده ممکن است در انجام وظایف روزانه ناتوان بوده و حتی احساس
کنند، زندگی ارزش زندگی کردن هم ندارد. برخلاف تصور افراد این بیماری فقط
یک ضعف و ناتوانی نیست و نمیتوان آنرا به سادگی نادیده گرفت، بلکه یک
بیماری مزمن مانند دیابت، فشار خون
و … است که باید برای درمان آن اقدام کرد. اکثر افراد مبتلا به این بیماری
بعد از مصرف دارو، جلسات مشاوره و یا سایر اشکال درمان، بهبود مییابند و
جال عمومی آنها بهتر می شود.
افسرده بودن
که “افسردگی بالینی” یا “اختلال افسردگی” نیز نامیده می شود یک دوره غم و
اندوه است که شامل از دست دادن علاقه به چیزهایی می شود که پیش از این باعث
خوشحالی یا لذت می شدند. این احساسات معمولا به همراه یک سری علائم و
نشانه های روانی و فیزیکی هستند. این بیماری درمان نشده می تواند منجر به
مشکلات پیچیده ای شود که زندگی فرد بیمار را به خطر بیاندازد. خوشبختانه
اکثر افراد به صورت موثر درمان می شوند . این بیماری یک حالت خلقی شامل
بیحوصلگی و گریز از فعالیت یا بیعلاقگی و بیمیلی است و میتواند بر روی
افکار، رفتار، احساسات و خوشی و تندرستی یک فرد تأثیر بگذارد. افرادی که
دارای حالت این بیماری هستند، میتوانند احساس ناراحتی، اضطراب،
پوچی، ناامیدی، درماندگی، بیارزشی، شرمساری یا بیقراری داشته باشند.
ممکن است آنها اشتیاق خود در انجام فعالیتهایی که زمانی برایشان لذتبخش
بوده از دست بدهند، نسبت به غذا بیمیل و کماشتها شوند، تمرکز خود را از
دست بدهند، در به خاطر سپردن جزئیات و تصمیمگیری دچار مشکل شوند، در روابط
خود به مشکل برخورد کنند و به خودکشی فکر کرده، قصد آن را داشته باشند و
حتی خودکشی کنند. این بیماری همچنین ممکن است باعث بیخوابی، خواب بیش از حد، احساس خستگی
و کوفتگی، مشکلات گوارشی، یا کاهش انرژی بدن شود. این بیماری یکی از
ویژگیهای برخی از نشانگان روانی از جمله اختلال افسردگی اساسی است. اما
ممکن است یک واکنش طبیعی نسبت به رویدادهای زندگی مانند مرگ اطرافیان،
اثرات بیماریهای بدنی یا عوارض جانبی مصرف بعضی از داروها و درمانهای پزشکی
باشد، البته تا زمانی که این حالت در یک مدت زمان طولانی باقی نمانده
باشد. یک تشخیص راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی، افسردگی به شکل
یک عادت که فرد میتواند به عنوان بخشی از زندگی خود تجربه کند را متمایز
میکند.
سختیهای
دوران کودکی مانند از دست دادن نزدیکان، فروگذاری در نگهداری و تربیت، سوء
استفاده جنسی و جسمی و تبعیض رفتاری والدین با فرزندان به بروز این بیماری
در بزرگسالی کمک میکند. سوء استفادههای جسمی و جنسی در دوران کودکی نقش
ویژه و قابل توجهی در احتمال بروز این بیماری در مراحل مختلف زندگی دارد.
رویدادها و تغییر و تحولات زندگی که ممکن است باعث افزایش بروز این بیماری
شوند عبارتند از: زایمان، یائسگی، مشکلات مالی، بیکاری، استرس کاری، تشخیصهای پزشکی (سرطان، ایدز و غیره)، قلدری، از دست دادن یک دوست، بلایای طبیعی، انزوای اجتماعی، تجاوز، مشکلات رابطهای یا زناشویی، حسادت، جدایی
و آسیبهای جبران ناپذیر. نوجوانان ممکن است به واسطهٔ عدم پذیرش اجتماعی،
فشار و قلدری از طرف همسالان در معرض افسردگی قرار گیرند. همچنین
کودکانی که در معرض مادران افسرده قرار میگیرند رشدشان تا ۱۲ ماهگی به
تأخیر میافتد.
افرادی که
در پرسشنامههای مربوط به این بیماری نمرات بالاتری از عامل روانرنجوری
میگیرند، بیشتر دچار این بیماری و اختلال افسردگی اساسی هستند. همچنین
افراد افسرده معمولاً درونگراتر از سایر افراد هستند
این بیماری
ممکن است ناشی از دورهٔ درمان باشد، از جمله مصرف داروهایی که باعث این
بیماری میشوند. درمان با این بیماری مرتبط است که شامل اینترفرون تراپی،
متابلاکرها، داروهای ایزوترتینوئین، ضد بارداری، ضد تشنج، ضد میگرن، ضد روانپریشی، عوامل قلبی و عوامل هورمونی میشود.
چندین سوء
مصرف مواد میتواند باعث تشدید این بیماری شود چه در خماری و چه در ترک و
همچنین از آثار بهجای مانده از مصرف. این مورد شامل نوشیدنیهای الکلی،
آرامبخشها (از جمله بنزودیازوپین تجویزی)، مخدرها (از جمله مسکنهای
تجویزی و مواد مخدر مانند هروئین)، محرکها (مانند کوکائین و آمفتامین)،
روانگردانها و مواد استنشاقی میشود.
خلق افسرده
میتواند ناشی از برخی بیماریهای عفونی، کمبودهای تغذیهای، شرایط عصبی و
مشکلات فیزیولوژیکی، از جمله آندروژن (در مردان)، بیماری آدیسون،
نشانگانکوشینگ، کمکاری تیروئید، بیماری لایم، اِم اِس، بیماری پارکینسون،
درد مزمن، سکته مغزی، دیابت و سرطان باشد.
افسردگی به
عنوان علائم اصلی نشانگان روانی است. اختلال خلقی گروهی از اختلالات اولیه
خلقی به حساب میآید. این شامل اختلال افسردگی اساسی (MDD یا افسردگی اساسی
یا افسردگی بالینی) میشود که فرد در آن حداقل دو هفته حالت افسردگی دارد و
تقریباً شوق و علاقهٔ خود را نسبت به هر فعالیتی از دست میدهد و کجخلقی
که علائم آن به شدت نشانههای اختلال اساسی نیستند. اختلال دو قطبی نیز یکی
دیگر از اختلالات خلقی است که منجر به افسردگی میشوند.
پژوهشگران گمان میکنند میراث تاریخی نژادپرستی و استعمار ممکن است باعث به وجود آمدن شرایط این بیماری شود.
برطبق
انستیتوی ملی سلامت روانی آمریکا، افرادیکه دچار اختلال این بیماری هستند،
علایم و نشانههای یکسانو مشابه ای ندارند. بعضی از علایم افسردگی رایج و متداول ترین علایم این بیماری شامل موارد زیر است :
مشکل در تمرکز، یادآوری جزئیات و تصمیمگرفتن
خستگی و کاهش انرژی در فرد مبتلا
احساس گناه، بیارزشی و یا درماندگی در فرد
بدون امید به آینده و بدبینی به اطراف
بیخوابی، بیدار شدن صبح زود و یا خواب زیاد
بیقراری و ناآرامی در فرد
ازدست دادن علاقه به فعالیتهای لذت بخش، شامل رابطه جنسی و …
از دست دادن لذت به زندگی و لذتهای دیگر
پرخوری عصبی و یا کاهش اشتها و غذانخوردن
سر درد، گرفتگی عضلات و یا مشکلات گوارشی
کاهش میل جنسی
گریه کردن بدون هیچ دلیل خاصی
بهتر است بدانید علایم معمول این بیماری در کودکان و نوجوانان ممکن است کمی با علایم بزرگسالان متفاوت باشد، نشانههای این بیماری در
کودکان و نوجوانان میتواند، شامل موارد زیر باشد:
قابل ذکر است که در کودکان نشانههای این بیماری شامل، ناراحتی، بیقراری، نگرانی و ناامیدی است.بهتر است بدانید عصبانیت
و دوری از اجتماع است.تغییر در طرز تفکر و برنامه خواب هم یکی دیگر از
علایم رایج هم در نوجوانان و هم در کودکان میباشد.در کودکان و نوجوانان،
این بیماری در کنار بقیه بیماریها شامل اضطراب و یا اختلال کم توجهی و
بیشفعالی رخ می دهد.کودکان دچار بیماری ممکن است در انجام وظایف مدرسه
دچار مشکل شوند.برای بعضی از افراد علایم این بیماری آنقدر شدید است، که
فهمیدن آن به سادگی ممکن میباشد، اما بعضی دیگر بدون اینکه بدانند،
چرااحساس غم و ناراحتی می کننداین احساس را دارند.
ارائهٔ
پرسشنامهها و چکلیستها مانند «پرسشنامه افسردگی بِک» یا «پرسشنامه
افسردگی کودکان» از طرف یک ارائهکننده خدمات درمانی میتواند برای کمک در
تشخیص و ارزیابی افسردگی و شدت آن استفاده شود. از مصاحبهٔ نیمهساختار
یافته از جمله پرسشنامهٔ بچهگانه (کیدی) برای اختلالات عاطفی و اسکیزوفرنی
(مخفف انگلیسی: KSADS) و مصاحبهٔ بالینی برای DSM نوع ۳ (مخفف انگلیسی:
SCID) برای اطمینان و تأیید این بیماری استفاده میشود. زمانی که مهرطلبی
از تعادل خارج میشود به بیماری تبدیل میشود، میتوان از آن به عنوان
خودتخریبی هم نام برد که ریشه آن نفرت داشتن از خود و ترس است. مهرطلبی را
میتوان یکی از ریشهها و عوامل تشخیص افسردگی دانست.
بهتر است
بدانید دلیل ابتلا به این بیماری ، ترکیبی از عوامل ژنتیکی، جسمی، محیطی و
روانی میباشد. بعضی از این عوامل شامل این موارد است :
انتقال دهنده های عصبی. این مواد شیمیایی طبیعی مغزی با حال و حوصله شما ارتباط مستقیم داشته اند
و نقش کلیدی در این بیماری ایفا می نمایند.
هورمونها. تغییر در سطح هورمونهای بدن، میتواند عامل ابتلا به این بیماری باشد
عادات ارثی. این بیماری در افرادی که در خانوادهشان سابقه این بیماری دارند،رایج تراست.
حوادث زندگی. حوادثی خاص همچون مرگ یا از دستدادن کسانی که دوستشان دارید، مشکلات مالی و استرس شدید،
میتواند باعث ابتلای شما به این بیماری گردد.
آسیبها و مشکلات کودکی. آسیبهای و حوادثی شامل، از دست دادن والدین، تجاوز جنسی و … میتواند تاثیرات دائمی بر مغز گذاشته و
خطر ابتلای به این بیماری را بالا ببرد.
واقعیت این
است که معمولا افراد در سنین نوجوانی و یا بین دهه دوم و سوم زندگی رخ
میدهد، اما محدودیت برای آن وجود نداشته و افراد در همه سنین دچار ممکن
است، دچار این بیماری شوند. تعداد زنان مبتلا به این بیماری معمولا دو
برابر مردان میباشد، اما این آمار دقیق نبوده و شاید بخاطر مراجعه بیشتر
زنان به پزشک بوجود آمده باشد. افرادیکه هریک از شرایط زیر درباره آنها صدق
میکند، خطر بیشتری برای ابتلا به این بیماری آنها را تهدید میکند:
زنان
کسانیکه در خانوادهشان سابقه این بیماری بوده است
تجربیات آسیب زننده در کودکی
افرادیکه دوستانشان افسرده هستند
کسانی که اعضای خانواده و یا کسانیکه دوست داشتهاند را از دست دادهاند
کسانی که به تازگی زایمان کردهاند (افسردگی پس از زایمان)
کسانی که سابقه این بیماری داشته اند
کسانیکه به بیماریهای خطرناک از قبیل سرطان، دیابت، بیماریهای قلبی، آلزایمر و یا اچ ای وی/ ایدز
کسانیکه عادات شخصیتی و رفتاری ویژه ای دارند، مثلا افراد بسیار وابسته، بدون عزت نفس، بدبین و …
معتادان به الکل و موادمخدر
افرادی که داروهای خاصی از جمله، داروی فشار خون، قرص خواب و یا سایر داروهای خاص
خلق افسرده
ممکن است به درمان حرفهای نیازی نداشته و یک واکنش طبیعی نسبت به
رویدادهای زندگی، علائم برخی از شرایط پزشکی یا عوارض جانبی ناشی از مصرف
بعضی داروها و درمانهای پزشکی باشد. در بین گیاهان دارویی زعفران، گل محمدی و لیموترش تأثیر بسزایی در بهبود و موش
نر نژاد سوری با استفاده از آزمون شنای اجباری صورت گرفت، پس از اتمام
مطالعه نتایج، نشان دهنده کاهش زمان بی تحرکی موشها و افزایش زمان شنا
بود. در طی مطالعات انجام شده با استفاده از آنتاگونیستها و آگونیستهای
گیرندههای مختلفی مانند گیرندههای بنزودیازپینی، سروتونینی، آدرنالینی و
دوپامینی و نیز با استفاده از تستهای رفتاری نشان دادهاست که تأثیر ضد
افسردگی اسانس لیمو اساساً به مسیر سروتونرژیکی خصوصاً گیرنده “5-HT1A”
مربوط میشود. علاوه بر این آنالیز میزان نوروترنسمیترها در نواحی مختلف
مغزی نشان دادهاست که اسانس لیمو احتمالاً از طریق تغییر سیستمهای
دوپامینرژیک و سروتونرژیکی فعالیت ضد افسردگی خود را اعمال میکند. در یک
مطالعه تأثیرات ضد افسردگی مصرف خوراکی اسانس لیمو در موشها با استفاده از
تست معلق ماندن از دم (tail suspension test) و نیز تأثیر آن بر مونو
آمینهای مغز مورد بررسی قرار گرفت. یافتهها نشان داد در مقایسه با فلوکستین
(18 mg/kg خوراکی) به عنوان کنترل مثبت، مصرف 400 mg/kg اسانس لیمو زمان
بی تحرکی در این تست را به نحو چشمگیری کاهش میدهد. آنالیز HPLC نمونههای
به دست آمده نشان داد که موشهای گاواژ شده با اسانس لیمو تفاوتهای
چشمگیری از لحاظ غلظت نوراپی نفرین، دوپامین و سروتونین در کورتکس پیش
قدامی، استریاتوم و هیپوکامپ دارند که میتواند مؤید تأثیرات ضد استرسی و
افسردگی اسانس لیمو باشد. در مطالعهای دیگر تأثیرات ضد افسردگی رایحه
چندین گیاه از جمله لیمو با استفاده از تست شنای اجباری بررسی شد. نتایج
این مطالعه نشان داد که تنها رایحه لیمو به نحو چشمگیری زمان بی تحرکی کل
را کاهش دادهاست و نیز موجب تقویت کاهش زمان بی تحرکی القا شده با داروی
ایمیپرامین شدهاست. این مطالعه نشان دهنده تأثیر ضد افسردگی رایحه اسانس
لیمو میباشد.
10 ٪ زنان
در سن بارداری اختلال را تجربه می کنند . این شکل شدید می تواند منجر به
این بیماری ، ناراحتی، اضطراب، یا زود رنجی، و همچنین دیگر علائم شدید در
هفته قبل از قاعدگی
شود. دوروسی ، استادیار روان پزشکی و علوم رفتاری در دانشکده پزشکی فینبرگ
دانشگاه در شیکاگو، می گوید :” این می تواند واقعا ناراحت کننده باشد ، از
کار انداختن، و تداخل در زندگی روزانه یک زن. “دانشمندان بر این باورند
این زنان ممکن است حساسیت
غیر عادی نسبت به تغییرات هورمونی در طول چرخه قاعدگی داشته باشند. دکتر
سیت می گوید استفاده از داروهای ضد افسردگی بویژه بازدارنده های انتخابی
بازجذب سروتونین، در دو هفته قبل از دوره شان و در طول ماه می تواند بسیار
موثر باشد. انواع خاصی از جلوگیری بارداری نیز ممکن است کمک کند. محققان
دانشگاه کالیفرنیا سن دیگو در حال بررسی استفاده از روش درمانی سبک برای
بهبود کیفیت خواب و خلق وخو در زنان هستند.
انواع مختلفی از بیماری افسردگی وجود دارد، که در ادامه فقط آنها را نام میبریم:
افسردگی اساسی
افسردگی مزمن (dysthymia)
افسردگی دو قطبی (اختلال دوقطبی)
افسردگی فصلی
افسردگی روانی
تجربهی
تروما یا ضربهی روحی در سنین پایین میتواند منجر به تغییرات درازمدت در
نوع واکنش مغز نسبت به ترس و استرس شود. به دلیل این تغییرات مغزی، احتمال
بروز این بیماری در افرادی که سابقهی ترومای دوران کودکی دارند، بیشتر
است.
در برخی
موارد، اختلالات خُلقی و افکار خودکشیگرایانه ممکن است زمینهی ژنتیکی
داشته باشند، اما ژنتیک فقط یکی از عوامل افزایشدهندهی خطر ابتلا به این
بیماری است. ۱۰۰درصدِ ژنهای دوقلوهای همسان با یکدیگر تشابه دارند، در
حالیکه فقط ۳۰ درصد احتمال میرود هر دو نفرشان به این بیماری مبتلا شوند.
علائم این بیماری در افرادی که زمینهی ژنتیکی دارند، معمولا در سنین
پایینتر ظاهر میشود. ناگفته نماند که علاوه بر عامل ژنتیک، عوامل دیگری
نیز مانند شرایط و اتفاقات زندگی در ابتلای این افراد به این بیماری مؤثر
هستند.
اختلال
دوقطبی و یا بیمار افسرده نامیده می شوند. برای تشخیص این نوع افسردگی، فرد
باید حداقل یک دور از جنون را تجربه کرده باشد. دو قطبی معمولا در
بزرگسالان نشان داده می شوند. در حالی که زنان و مردان مبتلا برابر تشخیص
داده می شوند، مطالعات به تفاوت های جنسیتی ممکن اشاره می کنند:به نظر می
رسد مردان بیشتر رفتار شیدا یی دارند. دو قطبی ها معمولا بدون درمان شدن
بدتر می شوند اما می توانند با متعادل کننده و داروهای تجویز شده ، داروهای
ضدروان پریشی، و صحبت درمان شوند
تحقیقات
بروی این بیماری و ارتباط آن با ورزش، نشان میدهند که احتمالاً ورزش در
کاهش این بیماری تأثیرگذار است. ورزشی که با افزایش ضربان قلب همراه باشد،
طبق تحقیقات انجام شده اثراتی شبیه اثرات داروهای ضد افسردگی خواهد گذاشت.
تحقیقات همچنین بیان میکنند پس از ۱۰ ماه ورزش کردن، احتمال عود کردن این
بیماری کاهش مییابد. در این بیماری ناشی از بی تحرکی، میزان رادیکالهای
آزاد خطرناک به نام «گونههای فعال اکسیژن» یا ROSها در مغز افزایش مییابد،
بااینحال چنین مواد خطرناکی میتوانند بهواسطه واکنشهای آنزیمی و غیر
آنزیمی از بدن زدوده شوند. ناحیه اَسبَک که اصلیترین قسمت مغز در روند حافظه
بلندمدت و با حساسیت بالا به استرس است، بهطور گسترده در افراد دچار این
بیماری مورد حمله گونههای فعال اکسیژن قرار میگیرد. برای مقابله با این
بیماری به وسیله ورزش، نیازی نیست حتماً تمرینات سنگین انجام دهید یا حتی
به باشگاه بروید. با انجام اقدامات زیر میتوانید با این بیماری مقابله
کنید: به آرامی و در حد توان خود شروع به ورزش کنید. ورزشی انجام دهید که
باب میل شما باشد. به جای یک بار تمرین طاقت فرسا و خستهکننده، به صورت
پراکنده و هر بار به مدت کمتر تمرین کنید. به صورت گروهی ورزش کنید. فعالیت
بدنی روزانه خود را افزایش دهید.
وضعیت تأهل،
موقعیت مالی و مکان زندگی از جمله عوامل تأثیرگذار در بروز این بیماری
هستند. اما این فرضیه نیز همواره مطرح است که شاید بتوان برعکس، افسردگی را
عامل بروز شرایط نامساعد زندگی دانست. مثلا شیوع این بیماری در افراد
بیخانمان بیشتر است، اما در برخی موارد نیز احتمال میرود که خودِ این
بیماری عامل آوارگی این افراد بوده باشد.
مطالعهی
تصاویر مغزی حاکی از کاهش فعالیت لوب پیشانی مغز در مبتلایان به این بیماری
است. همچنین گفته میشود الگوهای مغزی این افراد هنگام خواب متفاوت است.
این بیماری در طرز پاسخگویی غدهی هیپوفیز و هیپوتالاموس نسبت به تحریکات
هورمونی نیز تغییر ایجاد میکند.
جیغ کشیدن و
عصبانیت می تواند ویژگی های اختلال روحی ، باشد که نوعی از این بیماری در
کودکانی که با تنظیم احساسات خود مبارزه می کنند ، تشخیص داده می شود.
علایم دیگر شامل حالت عصبانی در اغلب روزها تقریبا هر روز و دچار مشکلات در
مدرسه، خانه و یا با همسالان خود می شوند. دکتر نوبل می گوید:” اینها
کودکانی هستند که دارای طغیان های عاطفی قوی هستند ، ” آن ها قادر نیستند
احساسات خود را مهار کنند، بنابراین آن ها ” بر روی احساسات خود عمل می
کنند. در حال حاضر، این این بیماری با دارو، روان درمانی، و آموزش والد در
مورد نحوه مقابله موثر با رفتار تند کودکان درمان می شود.
زمانی که
شهروندان ایالات محتده آمریکا که با این بیماری مواجهاند در نظر گرفته
میشوند، تفاوتهای نژادی خود را نشان میدهد. بهطور مثال احتمال بروز
روانپریشی و تنشهای روانی در سیاهپوستان آمریکایی ۲۰ درصد بیشتر از
سفیدپوستان گزارش شدهاست. همچنین آمار مردان سیاهپوست آمریکایی که از
بیماریهای مزمن جدی مانند دیابت و سرطان رنج میبرند به میزان بیشتری از
مردان سفیدپوست است و این بیماریها و اختلالات به عنوان عوامل عمدهٔ بروز
این بیماری شناخته میشوند. حدود سال ۲۰۱۶ میلادی فقدان عظیمی در زمینهٔ
متخصصان روان درمانی در بین سیاهپوستان وجود داشت. سفیدپوستان در حرفهٔ
روانشناسی و روانپزشکی تسلط دارند در حالی که تنها ۲ درصد از متخصصان
روان درمانی سیاهپوست هستند و حدود سه چهارم از آنها نیز زن هستند.
بسیاری از مردان سیاهپوست آمریکایی در افشای احساسات و درونیات خود به
کسانی که در زمینهٔ فرهنگ با آنها وجه اشتراکی ندارند، احساس ناراحتی
میکنند و کمبود درمانگران مرد سیاهپوست به معنی فقدان مدل و نشانهها
برای محققانی که در آینده میخواهند بر روی جامعهٔ خود تحقیق کنند،
میباشد. بر اساس تحقیقی که توسط سیری النگ یکی از استادیاران جامعهشناسی و
انسانشناسی دانشگاه لیهای پنسیلوانیا انجام شده، نشان میدهد که بسیاری
از سیاهپوستان آمریکایی به این بیماری به عنوان یک ضعف نگاه میکنند و نه
یک مسئله در حوزهٔ سلامت.
مردان معمولا به دلایل فرهنگی از این
بیماری خود بیشتر خجالتزده میشوند و از این رو، سعی میکنند این بیماری
را تاب بیاورند یا به قول خودشان با مصرف مواد مخدر خوددرمانی کنند. عدم
درمان این بیماری در مردان میتواند پیامدهای فاجعهباری به همراه داشته
باشد، چرا که آمار خودکشیهای منجر به فوت در مردان بیشتر است.
عوامل
مختلفی از جمله ژنتیک، بیولوژی، باروری، تغییرات هورمونی و روابط بینفردی
در ابتلای زنان به این بیماری نقش دارند. بسیاری از زنان در دوران قاعدگی
دچار تغییرات رفتاری و جسمی مانند احساس این بیماری و تحریکپذیری میشوند.
عدهی زیادی از زنان افسرده علائم شدیدتری را در دوران پیش از قاعدگی
تجربه میکنند. در مبتلایان به سندرم پیش از قاعدگی (PMS) و اختلال ملال
پیش از قاعدگی (PMDD)، علائم این بیماری تا زمان آغاز قاعدگی به تدریج
شدیدتر میشوند. پژوهشگران سعی دارند بدانند تغییر دورهای هورمونها چگونه
بر ساختار شیمیایی مغز در مبتلایان به این بیماری تأثیر میگذارد. همچنین
بسیاری از زنان پس از زایمان به اختلالات خُلقی مقطعی دچار میشوند. از
جملهی این اختلالات خلقی میتوان به افسردگی پس از زایمان اشاره کرد. این
عارضه که به فاصلهی کوتاهی پس از وضعحمل بروز میکند، موجب اضطراب،
بیخوابی، گریه یا افکاری مانند آسیب رساندن به خود یا نوزاد میشود و به
همین دلیل، انجام فعالیتهای عادی روزمره برای فرد به سختی امکانپذیر است.
تولد کودک
باعث شادی عظیمی می شود اما گاهی اوقات می تواند منجر به این بیماری پس از
زایمان شود، نوعی که در چهار زن و یک نفر در هشت مرد اثر می گذارد. در
زنان، افسردگی پس از زایمان ممکن است با تغییر در هورمون ها، خستگی و عوامل
دیگر ایجاد شود. در مردان، محیطی است که با تغییر نقش ها و تغییر سبک
زندگی که همراه با والدین است، ایجاد می شود. افسردگی روحی هر زمانی در سال
اول پس از تولد کودک شروع می شود، هر چند که به زودی پس از وضع حمل ظاهر
می شود. احساسات شدید اندوه، اضطراب و خستگی شدید می توانند با زندگی
روزمره تداخل پیدا کنند.
این بیماری
در زنان بیشتری از مردان است؛ و در همین حال زنان به میزان بیشتری دارای
نشانههای جسمانی مانند کماشتهایی، اختلال خواب و خستگی همراه با درد و
اضطراب نسبت به مردان هستند، این تفاوت جنسیتی بسیار کوچکتر از دیگر
جنبههای این بیماری است. موارد خودکشی در مردان نسبت به زنان بیشتر است.
گزارشهایی از دانشگاه لوند سوئد و دانشگاه استنفورد نشان داده، مردان
تقریباً ۳ برابر زنان در سوئد خودکشی میکنند و مرکز کنترل و پیشگیری
بیماری و مرکز ملی پیشگیری و کنترل آسیب کشور آمریکا گزارش داده که در
آمریکا خودکشی در بسیاری از مردان تقریباً ۳ برابر بیشتر از زنان است. با
این حال زنان بیشتر از مردان به خودکشی فکر میکنند و به آن دست میزنند.
تفاوتی که به مردان نسبت داده میشود به این دلیل است که آنها از راههای
مؤثرتری برای خودکشی استفاده میکنند و میزان موفقیت آنها در این کار
بیشتر است. تحقیقات نشان دادهاست، زنان تمایل بیشتری برای بحث در مورد این
بیماری خود دارند در حالی که مردان سعی میکنند آن را از دیگران مخفی
کنند. ویژگی ابراز تمایلات و درونیات در زنان بیشتر است و این میتواند
عامل مؤثری در وقوع این رویداد یعنی خودکشی باشد.
این بیماری
در سالخوردگان معمولا درماننشده باقی میماند، چرا که بسیاری از این افراد
افسردگی را یکی از پیامدهای طبیعی افزایش سن و نیز یک واکنش طبیعی در
مقابل مسائل جسمی، روحی و اجتماعی مرتبط با سالخوردگی میدانند. علائم
افسردگی در افراد سالخورده ممکن است با علائمی که در جوانترها دیده
میشود، متفاوت باشد. چند نمونه از علائم افسردگی در سنین سالخوردگی
عبارتند از اختلالات حافظه، دردهای مبهم و توهم. همچنین این بیماری
میتواند عارضهی جانبی داروهایی مانند داروهای فشارخون، حملهی قلبی، سکته، شکستگی لگن یا دِژِنِراسیون ماکولا باشد که معمولا در سالخوردگی تجویز میشوند و با بروز این بیماری نیز مرتبط هستند.
تمامی
کودکانِ در حال رشد به طور طبیعی در مقاطعی با بحرانهای احساسی مواجه
میشوند، اما گاهی این مقاطع بحرانی در برخی کودکان منجر به افسردگی
میشود. احتمال ابتلا به افسردگی در کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلال
کمتوجهی-بیشفعالی، اختلال یادگیری، اختلال اضطراب و اضطراب نافرمانی
مقابلهجویانه (ODD) بیشتر است. همچنین استرس شدید، تروما یا سابقهی
خانوادگی اختلالات خُلقی از جمله عواملی هستند که احتمال بروز افسردگی را
در سنین پایین افزایش میدهند. کودکان افسرده معمولا از وجود درد شکایت
میکنند و کمتر از احساساتشان حرف میزنند، اما علائم افسردگی در نوجوانان
متفاوتتر است. پرخاشگری، رفتارهای پرخطر، مصرف مواد مخدر، اُفت تحصیلی و
فرار نمونههایی از این علائم هستند که باید جدی گرفته شوند. آمار خودکشی
در نوجوانان افسرده بالاتر است. طبق گزارش سازمان جهانی بهداشت، خودکشی
سومین عامل مرگومیر نوجوانان ۱۵ تا ۱۹ ساله است.
حتما
چیزهایی در مورد افسردگی فصلی شنیده اید ،اختلال عاطفی فصلی نوعی افسردگی
است که معمولا در پاییز یا زمستان رخ می دهد. به همراه تغییر در حالت روحی ،
مبتلایان به این بیماری ، انرژی کم دارند. آن ها ممکن است پرخوری، خواب
آلوگی ، میل به مصرف کربوهیدرات، افزایش وزن، یا کناره گیری از تعامل
اجتماعی داشته باشند. زنان و بزرگسالان جوان در معرض خطر بیشتر این بیماری
هستند. . این بیماری پس از دو سال تکرار، علایم فصلی ، تشخیص داده می شود.
در حالی که علت دقیق مشخص نیست، تحقیقات نشان می دهند ممکن است مربوط به
عدم تعادل سروتونین در مغز باشد. با زیاد بودن مقدار هورمون خواب و میزان
ناکافی ویتامین د نیز ممکن است ایجاد شود. درمان این بیماری ساده و گاهی
اوقات با دارو است.
بسیاری از
مبتلایان به افسردگی با تغییرات الگوی خواب مواجه میشوند. تغییر الگوی
خواب گاهی به شکل بیخوابی و گاهی به شکل خوابِ زیادتر از حد معمول بروز
میکند. صبح خیلی زود بیدار شدن از جمله علائم شایع در افسردگیهای حاد
است. گاهی مبتلایان به افسردگی در قالب مکانیسم مقابله، به کمخوری یا
پرخوری روی میآورند. این تغییر اشتها میتواند منجر به کاهش یا افزایش وزن
شدید شود.
دارودرمانی: داروهای ضدافسردگی، تثبیتکنندههای خُلقی و داروهای آنتیسایکوتیک (ضد روانپریشی)
روان درمانی: رفتار درمانی شناختی (CBT)، درمان خانوادهمحور و درمان بینفردی
درمان تحریک مغزی: درمان الکتروشوک (ECT) و تحریک مغناطیسی جمجمهای تکرارشونده (RTMS)
نور درمانی:
در این روش، فرد با استفاده از یک جعبهی نور در معرض طیف کامل نور قرار
میگیرد تا میزان ترشح هورمون ملاتونین تنظیم شود.
ورزش
درمانهای جایگزین: طب سوزنی، مراقبه و تغذیهدرمانی
استراتژیهای خود مدیریتی
رویکردهای ذهن/جسم/روح: مدیتیشن، ایمان و دعا
افراد مبتلا
به افسردگی روانی ، افسردگی شدیدی را همراه با جنون دارند که به صورت از
دست دادن لمس با واقعیت تعریف می شود. نشانه های روان پریشی معمولا شامل
توهمات ( دیدن و یا شنیدن چیزهایی هستند که واقعا وجود ندارند ) و هذیان (
باورهای غلط درباره چیزهایی که اتفاق می افتد ) یکی از بیماران دکتر نوبل
دو سال بعد از شروع درمان، اعتراف کرد که یک سال که هر چیزی را که پدرش می
پخت را نمی خورد زیرا فکر می کرد او را مسموم می کند. روشن بود؛ او به
سادگی از افسردگی روانی رنج می برد که به طور کامل درمان نشده بود. پزشکان
معمولا داروهای ضد افسردگی و داروهای ضدروان پریشی را برای درمان افسردگی
روانی تجویز می کنند.
قابله با یک
بیماری مزمن مزمن، مانند بیماری های قلبی، سرطان، سفت شدگی بافتها، و HIV /
AIDS ممکن است ناامید کننده باشد. در حال حاضر شواهدی وجود دارند که
التهاب مرتبط با بیماری ممکن است در افسردگی نیز نقش داشته باشد . دکتر
نوبل توضیح می دهد التهاب سبب آزاد شدن مواد شیمیایی ویژه ای توسط سیستم
ایمنی می شود که به مغز وارد و منجر به تغییرات مغزی می شود که می تواند
افسردگی را در برخی افراد به طور خاص تشدید یا تشدید کند. او می گوید داروی
ضد افسردگی ممکن است به طولانی کردن زندگی خود کمک کرده و توانایی خود
برای عملکرد را بهبود بخشد درمان می تواند به بسیاری از بیماران کمک کند که
با بیماری های روانی و جسمی کنار بیایند.
برخی
مبتلایان به افسردگی حاد قادر به تمرکز نیستند. گاهی این افراد در روزنامه
خواندن یا دنبال کردن ماجراهای سریالهای تلویزیونی نیز دچار مشکل میشوند و
تصمیمگیریها، حتی تصمیمات پیشپاافتاده، برایشان دشوار میشود.
مبتلایان به افسردگی معمولا احساس خستگی شدید میکنند، در فکر کردن کُند
میشوند و قادر به انجام فعالیتهای عادی روزمره نیستند.
بیرون نمی
روند در کارهای مدرسه و محل کار مشارکت ندارند از خانواده و دوستان نزدیک
خود کناره گیری می کنند داروهای مسکن مصرف می کنند فعالیت های لذت بخش
همیشگی را انجام نمی دهند نمی توانند تمرکز کنند احساسات یک فرد مبتلا به
افسردگی آسیب پذیر هستند نا امیدی در انها موج می زند عدم اعتماد بنفس واضح
دارند غمگین و نارحت هستند
افرادی که
مبتلا به اختلال افسردگی مزمن هستند در بیشتر روزها حالت افسردگی دارند و
حداقل دو نشانه افسردگی طی دو سال یا بیشتر طول می کشد. دکتر نوبل توضیح می
دهد:” در کودکان و نوجوانان، به نام افسرده خویی می شناسند اگر علائم
زودرنجی یا افسردگی برای یک سال یا بیشتر دوام بیاورد .” برای تشخیص این
نوع افسردگی، افراد باید دو مورد از موارد زیر را داشته باشند:مشکلات خواب (
کم خوابی یا پرخوابی )؛ انرژی کم یا خستگی؛ عزت نفس پایین؛ تمرکز ضعیف و
یا دشواری تصمیم گیری؛ و احساس ناامیدی. معمولا به درمان ترکیبی دارو و
روان درمانی نیاز دارد
مبتلایان به
افسردگی ممکن است علاقهی خود را به انجام فعالیتهای عادی روزمره از دست
بدهند یا ظرفیت تجربهی خوشی و لذت را نداشته باشند. این افراد حتی احتمال
دارد به بیاشتهایی یا عدم تمایلات جنسی دچار شوند. مبتلایان به افسردگی
مدام در فکر کاستیها و ناکامیهایشان هستند و احساس گناه و درماندگی شدید
میکنند. افکاری مانند «من یه بازندهام.» یا «دنیا جای خیلی ترسناکیه.» بر
ذهن این افراد چیره میشود.
افسردگی
موجب میشود فرد احساس کند دیگر هیچ اتفاق خوشایندی در راه نیست. معمولا به
دنبال این نگرش منفی، افکار خودکشیگرایانه بروز میکنند که باید بسیار
جدی گرفته شوند. برخی مبتلایان به افسردگی به لحاظ قوای جسمی تحلیل میروند
یا دچار بیقراری حرکتی میشوند، مثلا ممکن است صبح خیلی زود بیدار شوند و
ساعتها در اتاق قدم بزنند.
عدهای از
مبتلایان به افسردگی به جای اینکه از احساسات اندوهبار خود حرف بزنند،
مدام از سردرد یا ناراحتیهای معده شکایت میکنند. تشخیص افسردگی موضوع
پیچیدهای است، چرا که گاهی دورههای افسردگی بخشی از اختلال دوقطبی یا
سایر بیماریهای روانی محسوب میشوند. اما اینکه فرد افسرده علائم خود را
چگونه توصیف میکند، اغلب اوقات ریشهی فرهنگی دارد. در جوامع غربی،
مبتلایان به افسردگی معمولا دربارهی حالات یا احساساتشان حرف میزنند.
اما در جوامع شرقی، معمولا به دردهای جسمی اشاره میشود. به همین دلیل
توصیه میشود افراد به درمانگرانی مراجعه کنند که از فرهنگ خودشان هستند
یا درک بالایی از پیشینهی فرهنگی بیمار دارند.
لان کوک،
روان پزشک و مدیر برنامه تحقیق و درمان افسردگی در UCLA می گوید :اگر
افسرده هستید ، به یک برنامه روتین نیاز دارید. افسردگی می تواند ساختار
زندگی را از بین ببرد. . تنظیم یک برنامه روزانه آرام می تواند در بازگشت
به مسیر کمک کند.
زمانی که
افسرده هستید ممکن است احساس کنید نمی توانید چیزی را به دست آورید. این
باعث می شود در مورد خودتان احساس بدتری داشته باشید. برای عقب راندن،
اهداف روزمره برای خودتان تعیین کنید. کوک می گوید:” از کم شروع کنید. هدف
خود را به چیزی تبدیل کنید که بتوانید در آن موفق شوید، مانند شستن ظروف یک
روز در میان همان طور که هنگام شروع احساس بهتر ی می کنید می توانید اهداف
روزمره را به چالش بکشید.
به طور موقت
ترشح هورمون اندورفین واحساس خوب را افزایش می دهد. هم چنین ممکن است
فواید بلند مدت برای افراد مبتلا به افسردگی داشته باشد. کوک می گوید ورزش
منظم مغز را تشویق می کند تا به روش مثبت تغییر شکل دهید. چقدر به ورزش
نیاز دارید ؟ نیازی نیست برای کسب منفعت در دوی ماراتن شرکت کنید. چند بار
پیاده روی در هفته می تواند کمک کند.
هیچ رژیم
جادویی وجود ندارد که افسردگی را رفع کند. ایده خوبی است که ببینید چه چیزی
می خورید. اگر افسردگی باعث پرخوری شما می شود، کنترل اشتها کمک می کند
احساس بهتری داشته باشید. با اینکه هیچ چیز قطعی نیست، کوک می گوید غذاهایی
با اسیدهای چرب امگا 3 ( مثل قزل آلا و tuna ) و اسید فولیک ( مانند اسفناج و آووکادو ) می تواند به تسکین افسردگی کمک کند.
افسردگی می
تواند آن را دشوار کند تا با چشم بسته به اندازه کافی بخوابید ، خواب بسیار
کم می تواند افسردگی را بدتر کند. چه کار می توانید بکنید ؟ با ایجاد
تغییراتی در سبک زندگی ، شروع کنید. به رختخواب بروید و هر روز همان زمان
بیدار شوید سعی کنید چرت نزنید. همه عوامل حواس پرتی را از اتاق خواب
بردارید، نه کامپیوتر و نه تلویزیون. به مرور زمان می توانید خواب خود را
بهبود بخشید.
زمانی که
افسرده هستید، وضعیت بد است. خود را مجبور کنید تا کاری متفاوت انجام دهید.
به موزه بروید. کتاب مورد استفاده را بردارید و روی نیمکت پارک بخوانید.
کلاس زبان بروید. کوک می گوید:” وقتی خود را برای انجام کاری متفاوت به
چالش می کشیم، تغییرات شیمیایی در مغز وجود دارد. امتحان کردن چیزی جدید
سطح دوپامین [ شیمیایی مغز ] را تغییر می دهد که با لذت، و یادگیری مرتبط
است .”
اگر افسرده
هستید، وقت خود را صرف چیزهایی کنید که از آن لذت می برید. اگر دیگر هیچ
چیز جالب به نظر نمی رسد ? کوک می گوید :” این فقط نشانه افسردگی است. ” به
هر حال باید سعی کنید. افسردگی بیماری مخربی است که معمولا به درمان جواب
می دهد، فقط کافی است با مراجعه به مراکز درمانی نسبت به پیگیری بیماری خود
کوشا باشید.
مطالعه علمی
اخیرا نشان داده است که آسان ترین درمان برای علاج افسردگی و اندوهی که
مادر ممکن است در حین بارداری و پس از زایمان به آن مبتلا شود، انجام تمرین
های ورزشی سبک است. مطالعات علمی تأکید می کند که ورزش و تحرک به درمان
افسردگی دوران بارداری کمک شایانی می کند؛ این در حالی است که قرآن
کریم، 14 قرن پیش در سوره مبارکه مریم(س) به این امر توصیه کرده و حضرت
مریم را به انجام آن دستور داده است. تحقیقات علمی بر اهمیت فعالیت و ورزش
جهت درمان افسردگی در دوران بارداری و پس از زایمان تأکید می کند، این در
حالی است که 14 قرن پیش، قرآن کریم به آن اشاره کرده است؛ وقتی خداوند
عزوجل به حضرت مریم(س) می فرماید که تنه درخت خرما
را تکان دهد و ناراحت و غمگین نباشد:آیات 24 تا 26 سوره مبارکه مریم:
«فَنَادَاهَا مِنْ تَحْتِهَا أَلَّا تَحْزَنِی قَدْ جَعَلَ رَبُّکِ
تَحْتَکِ سَرِیًّا»( پس از زیر [پای] او [فرشته] وی را ندا داد که غم مدار
پروردگارت زیر [پای] تو چشمه آبی
پدید آورده است)، « وَهُزِّی إِلَیْکِ بِجِذْعِ النَّخْلَهِ تُسَاقِطْ
عَلَیْکِ رُطَبًا جَنِیًّا» (و تنه درخت خرما را به طرف خود [بگیر و]
بتکان بر تو خرمای تازه می ریزد) « فَکُلِی وَاشْرَبِی وَقَرِّی عَیْنًا….»
(و بخور و بنوش و دیده روشن دار). در این آیات خداوند به صراحت به حضرت
مریم(س) توصیه می کند که ناراحت و اندوهگین نباشد، سپس امر می کند که با
جنب و جوش درخت را تکان دهد.
زعفران
گیاهی با شاخ و برگ گران غذای بیش تر مردم خاورمیانه است. تحقیقی در ژورنال
داروشناسی قومی نشان داده که زعفران سطح سروتونین را در مغز افزایش می
دهد. تحقیق کوچکی که بر روی 38 نفر طی شش هفته انجام شد نشان داد که زعفران
اثر فلوکستین را در کاهش علائم افسردگی دارد و اغلب کسانی که از زعفران
استفاده کرده بودند عوارض جانبی کم تری نسبت به مصرف فلوکستین که شامل عرق
کردن و ناتوانی های جنسی را گزارش کرده اند.
در روزهای
کوتاه و تاریک زمستان برخی از افراد دچار اختلال تاثیرات فصلی می شوند. یکی
از راه های کاهش علائم این اختلال نوردرمانی است که در آن فرد نزدیک جعبه
ای از نور می نشیند که نور بیرون را تقلید می کند. این درمان معمولا با
جلسه های 15 دقیقه ای شروع می شود و روزانه این میزان تا سقف دو ساعت
افزایش می یابد. زمان این جلسات به شدت افسردگی و نیز شدت نوری دارد که
توسط پزشک مربوطه تعیین می شود. گرچه نوردرمانی، درمان قطعی این افسردگی
نیست اما اثرات کاهش علائم آن را می توان در دو روز حس کرد.
تحقیقات
زیادی مبنی بر اینکه طب سوزنی آلترناتیو درمانی قطعی برای افسردگی است وجود
ندارد و تعدادی از تحقیقات این روش را پیشنهاد می کنند. یکی از دانشگاه
های کوچک آریزونا بر روی 33 زن مبتلا به افسردگی تحقیقی انجام داد و دریافت
که 67 درصد زنانی که در طب سورنی شرکت کرده اند رو به بهبودی هستند که در
مقایسه با گروه کنترل که تنها 27 درصد رو به بهبودی رفته اند رقم قابل
ملاحظه ایست.
تحقیقات
امیدبخشی نشان می دهد که مدیتیشن در جلوگیری از بازگشت افسردگی نقش ایفا
می-کند. تحقیقات بر روی تمرکز حواس درمانی متمرکز شده که مدیتیشن سنتی را
با درمان شناختی رفتاری ترکیب می کند. تحقیقی نشان داده بازگشت افسردگی
برای افرادی که از مدیتشین استفاده می کنند با کسانی که از داروهای
ضدافسردگی استفاده می کنند(حدودا 30 درصد) برابر است و نسبت به کسانی که
داروهای بی اثر استفاده می کنند(حدود 70 درصد) کم تر است.
وضعیت های
طرح شده در یوگا استرس و علائم افسردگی را کاهش می دهد. تحقیقات نشان می
دهد که هم در افرادی که دچار آشفتگی و افسردگی های حاد هستند، یوگا استرس،
خشم، افسردگی را کاهش داده و انرژی، خواب آرام و شادابی را به آنها
برگردانده است.
آخرین
تحقیقات انجام شده در مورد کتامین، که یک بی حس کننده به شمار می رود، نشان
داده است که این ماده ی دارویی و بی حس کننده می تواند برای درمان
بیمارانی که به افسردگی شدید مبتلا هستند امیدوار کننده باشد. در این
تحقیقات ثابت شده که کتامین به سرعت و بسیار موثر عمل می کند و می تواند
آخرین امید بیمارانی باشد که راه های درمانی متداول روی آنها موثر نبوده
است. با این حال هنوز تحقیقات کامل و جامعی روی کتامین و تاثیر آن روی
علائم افسردگی انجام نشده است. پزشکان و محققین هنوز تا یافتن اطلاعاتی
دقیق در مورد تاثیرگذاری و البته عوارض جانبی کتامین راه درازی در پیش
دارند.کتامین داروی بیهوش کننده و بی حس کننده ای است که درد را از بین می
برد. این ماده ابتدا در دهه ی 60 میلادی و روی سربازان جنگ ویتنام استفاده
شد. همچنین در طول این مدت از کتامین به عنوان آرامبخشی برای حیوانات نیز
استفاده می شده است. علاوه بر از بین بردن درد، کتامین به مصرف کننده اش
این حس را منتقل می کند که از بدن خود جدا شده است. البته سو استفاده گران
از این خاصیت آن برای تولید مواد مخدر بهره می برند. از اوایل سال 2000
محققین شروع به آزمایش روی کتامین برای درمان افسردگی کردند. عوارض بلند
مدت کتامین هنوز یافت نشده اند؛ چرا که محققین هنوز تحقیقات بلند مدت خود
را آغاز نکرده اند. اما دارو می تواند باعث بال رفتن ناگهانی فشار خون و
ضربان قلب شود. این مشکل برای اکثر افراد دردسرساز نخواهد شد اما افرادی که
مشکلات قلبی دارند باید از این دارو صرف نظر کنند. همچنین استفاده ی زیاد
از کتامین می تواند به مشکلات حافظه منجر شود اما میزان کتامینی که برای
درمان افسردگی به کار می رود اینقدر نیست.